تا حالا به برگه های کاغذی دفترتون توجه کردین ...!؟ظاهر آرومی داره و بی خطر به نظر میاداما وقتی به دستت کشیده میشه و دستتو میبره سوزش وحشتناکی داره ...خیلی از آدم ها هم همینن مثل برگه های کاغذ یک دفتر آروم و بی خطر به نظر میان ...اما یه جایی که انتظارشو نداری جوری بهت زخم میزنن که علاوه بر شوکه شدن !زخمش سوزش عمیقی تو قلبت ایجاد میکنه و سالیان سال فراموشت نمیشه ...حواسمون به آروم های پرخطر زندگیمون باشه
هرچی خدا بخواد...خدا که بد نمیخواد💛متاهل💍در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم...لطف انچه تو اندیشی،حکم انچه تو فرمایی🙌🏻🌊«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛یه صلوات مهمونمم میکنید🙏🏻
سکانس اول: یه خانم باردار همراه با خواهرش میان تو اتاق سونو، از اولش که میان قبل از اینکه کار شروع بشه دوتاشون هق هق گریه میکنن، وقتی سونوی انتی رو انجام میدم میبینم نرماله و میپرسم چرا گریه میکردید میفهمم، شوهر بیمار اونقدر استرس برای پسر بودن جنین به زنش وارد کرده که مادر و خواهرش از استرس اینجوری به گریه افتاده بودن...سکانس دوم: خانم حدودا سی و چند ساله ای مادر مسنش رو به تنهایی از روی ویلچر روی تخت سونو میذاره، صبر و متانتش در برخورد با مادر پیرش واقعا توجه آدم رو جلب میکنه، چکاپ قبل از سیتی آنژیو و احتمالا جراحی قلب بعدش هست، نکته عجیب اینکه همون خانم رو چند ساعت بعد همراه آقای مسنی میبینم، صبورانه اون رو هم از روی ویلچر بلند میکنه، بخاطر تکرر ادرار پیرمرد رو آورده، بهش میگم شما چند ساعت پیش نیومده بودید؟ میگه چرا مادرم رو آورده بودم ولی تنهایی نمیتونستم ویلچر پدر و مادر رو همزمان بیارم، مادر رو گذاشتم خونه و پدر رو آوردم. من متعجب میمونم، انسانها چه ظرفیت عجیبی در صبر، کمال وفضیلت دارن، و لقب اشرف مخلوقات چقدر شایسته بعضی ادمهاست، ناخودآگاه یاد اون اقایی میفتم که اصرار داشت بچه اش حتما پسر باشه، اصلا تصوری از اینکه دخترش میتونه چنین انسان پراز فضیلت و کاملی باشه، داره؟