درسته عزیزم. ایشون خیلی بی انگیزه شده. ولی من چی؟ گناه من این وسط چیه؟ به جای اینکه سعی کنه که آرامش خانواده رو حفظ کنه، به جای اینکه سعی کنه کمتر این کمبود حس بشه منو به افسردگی کشونده. به خدا من هم بی انگیزه ام. مگه زندگی بدون بچه و بدون روابط خانوادگی و دوستانه چی داره؟
برای هر مشکلی هم که پیش میاد تا من بخوام در موردش حرف بزنم، میگه طلاق بگیر برو. هر چیزی رو به این مسئله ربط می ده.