کسی هست آدم های مارموز رو خوب بشناسه

اره ایقد دلم میخاد پلیس بشم 

مخصوصا اینا ک هکر هستن 

ولی برا خانوما جالب نیست باید چادر سر کنن زیاد نمیتونن مثل مردا باشن 

تازه مثلا من ندیدم پلیس خانوم ی اتاق کار داشته باش بیاد بهش احترام بزارن همه

همشون مردن

دقیقا همون چیزی ک تعریف کردم

خب بنظرت چطوری باید باشون رفتار کرد

اتفاقا کار من بر عکئه اینه من پزشک قانونی بیشتر حساب میشم ..ولی چادر نیاز نداره کارم چون لباس شخصی هست ..دفترم دارم ....بعدم من سرپرست یه گروه دیگه هستم پس مردا به حرفم گوش میدن 

فقططططططططط قطع ارتباططططط.من که خودم اینکارو کردم و به شدتتتت به ارامش رسیدم.نمیزارم در جریان زندگیم قرار بگیرن و باهاشون یک کلمه حرفم نمیزنم.با مادرم که ۵ ساله قهرم و با خواهرمم که ۴ ماهه و تا ابدم قهر میمونم.همچین آدمای بی ارزشی هیچچچچ جایی تو زندگیم ندارن

اها شما تو پزشک قانونی هستی من میترسم اونجا مرده و اینا میارن من دل و جرعت ندارم 

کار تو اگاهی و. اینا بیشتر دوست دارم 

ستوان سروان چیه ک خیلی درجه بالایی داره؟ 

دوست دارم ازونا بشم 

سخته اخه با پنبه سر ببری ک بهتره

عزیزم اعصابمو سرراه که نیوردم من حوصله اینکارارو ندارم یا کلا با آدم بد قطع رابطه میکنم یا کلا با ادم خوب خوبم.همچین آدمایی کلاااا نباید باشن هیچ نقشی تو زندگیم ندارن وابستشونم نیستم پس دلیلی نداره باهاشون حرص بخورم.

من من من میشناسم همشونو رییسشون همسایمونه

مارموز ینی همسایه ی ما...اب و برقو گازمون مشترکه..حالا اونا چهار نفرن ما دونفر تازه من همیشه تنعام شوهرم راننده جادس....بعد تا کولرو روشن میکنم میاد غیرمستقیم میگه شبا کولر روشن میکنی؟؟؟؟؟؟؟سردت نمیشه؟؟؟؟منکه یخ میکنم...من اب کم مصرف میکنم من گاز کم مصرف میکنم و........همه رم غیرمستقیم میگه

نه توی پزشک قانونی نیستم توی اداره ی پلیس بخش جنایی هستم و میرم بالای سر اجساد و روی آثار ازمایش میکنم .