مهمونم خونشون صب پاش دردمیکردباسشوارماساژدادم روشوکشیدم بخوابه ساعت ۱۱هم کلاس مجازی داشتم رفتم حیاط لباساروشستم ظرفهاروشستم دوتامرغ گرفته بودن تو حیاط خوردکردم شستم با استرس که هم مامانم کارهاش انجام بشه هم خودم به کلاسم برسم قراربودمرع وسیب زمینی درست کنن ده دقیقه هم تا۱۱مونده بودباخودم گفتم نزارم ناهاربمونه گوجه ومرع رو بزارم بپزه وسط کلاس میام سیب زمینی هم اضافه میکنم آشپزخونش حیاطه داشتم بدوبدوپیازروخوردمیکردم یاخدا دیدم یه دفعه مامانم جلواشپزخونش با قیافه ترسناک میگه چرااااااتاینطوری کارمیکنی پس سیب زمینی کوووو اونوخوردنکرده پیازمیزاری رواجاق توووچرااااینطورییی چرااینارواینطوری شستی مگه جای کاسه اینجاست همه بدنم لرزیددویدم خونه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2731

مامانت کار هیشکی رو قبول نداره نه ؟

❤ تاپیک 💪مانکن های زیبا💪 ❤ سرگروه خزان_نارنجی ❤ زیر گروه قرمز ❤ وزن اول ۸۵ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ شروع ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ ❤ استارت شروع دوم ۱۹ آبان ۱۴۰۱ ❤ وزن شروع ۷۶ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ تاریخ شروع مصرف قرص امشب ۱۹ آبان ۴۰۱ 😅❤ یعنی یادم می مونه ؟ 😅 یه شب در میان 😅❤

دیگه مامان اگه غر نزنه کی بزنه مامانا گلن گل 

خداجونم فرشته کوچیکمو سپردم دستت انشالله فاطمه س دخترمو تربیت میکنه و من تو اون دنیا شرمنده دخترم نباشم و پاک به دیدنش بیام

الان برگشتی خونه ی خودت 


❤ تاپیک 💪مانکن های زیبا💪 ❤ سرگروه خزان_نارنجی ❤ زیر گروه قرمز ❤ وزن اول ۸۵ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ شروع ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ ❤ استارت شروع دوم ۱۹ آبان ۱۴۰۱ ❤ وزن شروع ۷۶ ❤ وزن هدف ۵۵ ❤ تاریخ شروع مصرف قرص امشب ۱۹ آبان ۴۰۱ 😅❤ یعنی یادم می مونه ؟ 😅 یه شب در میان 😅❤

شاید بهداشت رعایت نکردی و اون حساسه منم اینجوریم 

 طنازی و لوندی برای شوهرم بلد نیستم....هرگز با سیاست حرفمو ب کرسی ننشوندم..... روک تو چشاش نگاه کردمو گفتم ....‌  ۸۰درصد حرفامم با دعوا پیش بردم چون یک زن بی سیاستم.... اما خط قرمزهایی دارم همیشه از رابطه بعنوان اهرم فشار خواسته هام استفاده نکردم چون حس کردم خودم بی ارزش میشم..... دوست دارم مادر بشم اما همش میگم اخه نمیشه ...اخه سخته.... اگر داستان زندگیمو خونده باشید میدونید سختیام برای چیه....میگم مادر نشم اما اگر خدا روزی خواست و شدم اون طوری برنامه بچینه که بچم مثل خودم تو سختی بزرگ نشه.... دوست ندارم بخاطر لذت بردن خودم و مادر شدنم فرشته ای رو اسیر کنم.... اونقدر به خدا و وجودش ایمان دارم که مطمئنم چند وقت دیگه پیام بدم و بگم خانمها 😍برای بیماری چشمهام یک درمان قطعی انجام شد و دیگه لازم نیست منتظر نابینا شدنم بشم.🤩🤩...بعد پیام بدم وای خدارو شکر ما یک خونه ی بزرگ با باغچه ای بزرگ خریدیم..😜..بعدم بگم مادر شدم.... ماشین خریدیم.......ووووووووو..... قول میدم همیشه توی لحظات خوشم بدون ترس از چشم زخم  خوشیمو باهاتون درمیون بزارم...💖. عوضش شما هم برای آرزوهام خوشبختیم صلوات بفرستید..... که ایمان دارم خدا توی قلب تک تکتون هست و همتون دلهاتون پاکه  💞😘😘🥰
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز