وای اره بابابی منم نظامی بود الان بش میگم استعفا میدادی یه سوپر مارکت میزدی بهتر بود به خدا&n ...
منم به شوهرم میگم بیابیرون میگه نمیشه
مامان کارِن و هاکان❤❤اول ازهمه بگم اینجا یه جای عمومیه وقتی تاپیکی میزنی میام نظرمیدم اون نظر منه من نه تورو دیدم نه میشناسم نه توشرایطتم پس فقط نظرمو میگم اگه نظرم برات خوب نبود معذرت میخوام ولی حوصله این حرفای خاله زنک رو ندارم 👈قضاوت کردی👈دلم شکست👈حلالت نمیکنم اگه هم میخوای اینارو بگی ریپلای نزن مرسی❤
وای من شوهرم میخواد بیاد بیرون خودم نمیزارم،الان دوماهه درکنارش ی سوپری زدیم تا شاید بتونیم ی پولی پس انداز کنیم
گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت...شبی گرگ را ناراحت دیدم...با لاشه یک آهو در دهان به گله آمد!گرگ های گله شاد از این شکار او...پرسیدند چرا ناراحتی گرگ؟!!گفت:شبی در سیاهی بیابان چشمانش را دیدم؛دلم را ربود!هر شب به خواست پایم که نه به خواست دلم میرفتم تا تماشایش کنم...امشب محو تماشایش بودم که شنیدم صدای سگان ولگرد را؛دویدم...پریدم...زیر گلویش را گرفتم و دریدمش!!آنچنان دوستش داشتم که نمیخواستم ”سهم دلم”نصیب”سگان ولگرد”شود...
ارتشیا و نظامیا خیلی خشک و بی اعصاب هستن تند رو هم هستن کارمند بهتره
شما چه جوری اینطور کلی نظر میدید؟؟؟ فقط یه روز ارتشی ها و نظامی ها نباشن ببینم میتونید بشینید راحت نظر بدید؟ اگه اعصاب ندارن از دست خلافکارها اعصاب ندارن . به خاطر حفظ امنیت کشور اعصاب ندارن . تا حالا هم نظامی خشک ندیدم این حرفها مال پنجاه سال پیش بود . اگه شما هم میخواستید هر روز صبح تا شب جانتان را بذارید کف دستتون و برید با اراذل و اوباش و قاچاقچی سر و کله بزنید انوقت اعصاب نداشتید چه راحت توهین و تهمت میزنید
نه اتفاقا من حرفای بقیه رو قبول ندارم بنظرم که شرایطشون خوبه حقوقشم حدودا 6 شوهر منکه اصلا خشک نیست که ارایش چه لاک چه تیپ اصلا گیر نمیده خیلی ام خوشرو مزایا ام که همه چی دارن تقریبا بن خرید هرماه خونه سازمانی و بهترین پزشکا همه چیش اوکیه فقط همسر من نیرو زمینی ارتش 5 سال منطقه محروم گذروند الان تهرانیم دیگ جابه جایی نداره اینجوری نیست هی بری این شهر اون شهر
شما چه جوری اینطور کلی نظر میدید؟؟؟ فقط یه روز ارتشی ها و نظامی ها نباشن ببینم میتونید ب ...
خدایی شوهر من اصلا خشک نیس،خیلی پایس😁
گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت...شبی گرگ را ناراحت دیدم...با لاشه یک آهو در دهان به گله آمد!گرگ های گله شاد از این شکار او...پرسیدند چرا ناراحتی گرگ؟!!گفت:شبی در سیاهی بیابان چشمانش را دیدم؛دلم را ربود!هر شب به خواست پایم که نه به خواست دلم میرفتم تا تماشایش کنم...امشب محو تماشایش بودم که شنیدم صدای سگان ولگرد را؛دویدم...پریدم...زیر گلویش را گرفتم و دریدمش!!آنچنان دوستش داشتم که نمیخواستم ”سهم دلم”نصیب”سگان ولگرد”شود...
بی کلاس!!!! واقعا متاسفم برای طرز دیدگاهتان و برای همسرتان هم متاسفم که صبح تا شب در تلاش برای شما هستن و پول میارن تا شما خرج کنید و بعد بگید بی کلاس؟؟؟ فقط یه ذره انصاف و قدرشناسی داشته باشید و یه کم روی خودتون کار کنید . دوست داشتید پسرتون ارتشی بود و کلی زحمت میکشید و عروستون پولهاش را خرج میکرد و بعدم میگفت شغلش بی کلاسه