سلام دوستای گلم من ۱۰سال وچندماه ازدواج کردم اوایل شوهرم خیلی بددهن بدبین وبددل بوددست بزنم داشت من خیلی تحمل کردم دوتابچه دارم اماالان که شوهرم ۴۱سالشه ولی هنوزدست ازاینکاراش برنمیداره البته دست بزنش بهترشده امامتاسفانه هنوزبددلی وبدبینی وبددهنیشوداره بااینکه تحصیلات بالای هم داره اماخیلی اذیتم میکنه مثلاامشب مارفته بودیم بیرون توی یه معاره کارداشتیم که معازه خیلی یکدفعه ای شلوع شدمنم به شوهرم گفتم که من بابجع هامیریم توی ماشین شماحساب کن بیاوقتی که بیرون رفتم یک لحطه چشمم افتادبه یه آقاکه جلوتوراه ایستاده بودورفت کنارتامنوبچه هام ردسدیم بعدکه رفتیم اونوردیدم دخترخالم بابجه هاش توماشینشون نشستن گفتم اجی مریم بابجه هاشه بهدکه اکه اومدیم خونه شوهرم گعت اون که جلوراتون بوددرمعازه وردشدشوهردخترخالت بودمنم گفت واقعامن نشناختمش حالابهم گیرداده که من توفکرشوهردخترخالمم یااینکه میگه من برای مردای بیرون اشوه ونازمیکنم یااینکه دوروزپیش شبکاربودماروبردگداشت خونه خواهرم خودش گفت بریم بعدشوهرخواهرم یع شهردیگه کارمیکنه وهرسه هفته یکبارمیادخونه ومنوخواهرام وبچه هامون تنهابودیم هردیقه شوهرم زنگ میزدکه کجاین تصویری ببینمتون یااینکه میگه خواب دیدم سه چهارتامردعریبه دوروورتن بخدامن ازترسش اصلاارایش ندارم خداشاهده مثل مرده هامینونم رنگم سبزه است وخیلی قیافه معمولی وتقریبازشتی دارم اماهمه اش ازاین بدوبیراهابهم میگه بخداخسته شدم چندسال پیش مشاوررفت یه مدت ادای خوب شدنددراوردامابازم فایده نداشت مثلاهمه پرده هارومیکشه درحیاط روقفل میکنه اگه سرکارباشه کسی دربزنع نبایدبازکنیم یااینکه قبلش بهش زنگ بزنیم چبکارکنم واقعادیگه کم اوردم بنطرتون چطورباهاش بدخوردکنم متاسفانه خانوادشم اصلاحسابی نیستن که بتونم باهاشون درمیون بزارم دخترم کلاس دوم ازپیشدبستانی مجبوربه روسری زدن ومانتوپوشیدنشون کرده بخدادیوانه شدم دیگه
اینجا چه کمکی میشه کرد بجز انرزی منفی که بهت میدن فردا زنگ بزن ۱۴۸۰ حداقل با یه کارشناس صحبت کن
وای چقدر سخت .برخورد جدی میخواد مثلا قهر کن برو یه مدت .شاید ترس از دست دادن بچه ها درستش کرد
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
روانشناس بالینی باید بره.اینجوری رو بچه هات هم تاثیر بد میذاره
بچه دومت چند سالشه؟
چند سالته خودت عزیزم ؟ تحصیلات خودت و همسرت چیه؟ از اول این اخلاق ها رو داشت؟
وای عزیزم سخته گلم خودت نمیتونی مشاوره بری که بهت بگه چطور باهاش رفتار کنی خیلی سخته ولی زیاد بها نده بدتر میشن من شوهرم اوایل یکم سخت گرفت برام جلوش ایستادم الان میگه وای لباست چرا اینطوره میگم باشه نمپوشم مواقل تنهایی میپوشم یه بار زندگی میکنیم نباید زجرمون بدن
عموم فوت شده دایی هم دارم اماازموقعه ی که ازدواج کردم به خازررفتارای شوهرم باهیچ کس ارتباط ندارم حتی همین خواهرمم بعدازدوسال که ازدواج کردواومدشهرماگداشت باهاش رفت وامدکنم خیلی بدبین هست فقط میگه باخانواده خودش رفت وامدکنیم که اوناهم خداخیرشون بده چشم ندارن منوببینن خیلی زیادنمیرم چونکه دخالت زیادمیکنن توزندگیم بچه هام پیش مادرم دواوم نمیارن اونجاتقریبامثل روستاهست هیچ امکاناتی نیست
ببين من جات بودم قيد خودمو ميزدم بچه هامو نجات ميدادم و جدا ميشدم
خودم ۳۰سالمه وفوق دیپلم دارم همسرم ۴۱سالشه وکارشناس ارشدبرق صنعتی داره بله بعدازازدواج متوجه این رفتاراش شدم بااینکه فامیل بودیم اماخیلی دوربدورهمدیگه رومیدیدیم وتقریبارفت وامدخونوادهامون هرسه یاچهارسال یکباربودومن کاملاناآگاهانه باهاش ازدواج کردم وکل عقدوعروسی ونامزدی به خاطردوری مسافت ۲۰روزطول کشید
ارسال نظر شما
