منو مینداخت تو کمد دیواری همش منو میزد بزرگتر ک شدم راهنمایی شدم منو تو خیابون میزد هر چی میشد میرفت تو خانواده فامیل میگفت ابروی منو میبرد همه منو یجور دیگه نگاه میکردن همش هوای داداشمو داشت
الان دوستش دارما خیلی هواشو دارم ولی یاد اون موقع ها میوفتم گریم میگیره
یاد گرفتم هیچوقت بچمو نزنم با کسی مقایسه نکنم ابروشو نبرم
ای جونم عزیزم ...ان شالله مادر خوبی برای بچه هات میشی. و اشتباهات مامانت تکرار نمیکنی
گاهی اوقات این مشکلات باعث درس عبرت گرفتن ما میشه
منم
دقیقا مثل تو
الان‌بچه دارم خیلی دوسش دارم نمیدونم چطور مامانم میتونس اینطور کنه بام
منو واسه نماز خوندن میزد😐
از نماز متنفر شده بودم
آخی عزیزم واقعا ناراحت کننده است
خوشبحال بچه هات میشه مامان به این خوبی دارن🌹
مامان منم ما بچه ها رو خیلی میزد جمعیتمون زیاد بود اعصاب نداشت
بابای منم دم اذان میشد دعوامون می‌کرد برید نماز بخونید کافراا بعد خودشم نماز میخوند همه باید ساکت میشدن که داره نماز میخونه حواسشو پرت نکنید😐 موقع اخبار دیدنم همین وضع بود باید ساکت می‌بودیم الان اذان میگن یا دم دمای غروب استرس میگیرم همش فکرمیکنم الان دعوا میشه
ببین مامانت فقط توی بچه داری بی تجربه بوده بلد نبوده از این زاویه نگاه کن وگرنه حیوون هم بچه اشو دوست داره معمولا بچه های اول اینجوری میشن
دقیقا منم هیچ وقت نتونستن دلمو باهاش صاف کنم
از طرفی عذاب وجدان دارم میگم نکنه برم جهنم بابت این
من که بابا ومامانم درحد مرررررگ زیر کتک له وداغونم میکردن و بدترین وفجیع ترین رفتار رو داشتن .قید هردوشون رو زدم.دیدارمون به قیامت
خدیا به همه ی پدر ومادرا سلامت روحی وجسمی وصبر بده
