من شوهرم تو دوران عقدمون با یه دختره حرف میزد
من خیلی آروم ازش خواستم توضیح بده کاری کردن بیا و ببین
تازه مادرشوهرم بعداظهرش که من ازسرکار اومد شاکی شد دعوا کردی قندم رفت بالا
واینکه مجرده خوب کرده هنوز که عروسی نکردین
منم یاد گرفتم ناراحت که میشم صبر میکنم میریم خونه..............خشتکش رو میکشم سرش