دو روز خونه پدرمم قصدمم جدایی .
یک سال قبلم خونه پدرم بودم اون موقه نخاستم جدا شم اون موقع حالم خییییلی بدتر بود طوری که یک ماه بیرون نیومدم.
اما این دفعه بهترم مامانم گقت بزرگترا برای طلاق حرف بزنن خیلی راحت جواب دادم.
ولی یه بغضی دارم که یکی رو میبینم همون لحظه میخام گریه کنم دست خودم نیست .کاش میشد دو سه ماه تنها بودم زار میزدم گریه میکردم.....
سعی میکنم قوی باشم ولی کم اوردم باورم نمیشه زندگیم رفت.اینده برام خوفناک ......
به نظرتون چقدر طول میکشه حال بدم یک سال دو سال ....