😂😂😂
من ب بار داشتم بای نفر حرف میزدم‌شیعه نبود البته گفتم ما۱۴تا امام داریم؟
گفت مریم‌من تاجایی ک میدونم۱۲ تا امام دارید
برگشتم گفتم ماامام خمینی و خامنه ای روهم امام حساب میکنیم😶
ی بار تو عروسی سر میز شام تعارف میکردیم چند تا خانوم بودن کنارم بد جور با کلاس ظرف غذا رو گرفتن سمتم گفتن بفرمائید منم خیلی ریز و آروم گفتم خواهش میکنم شما اول نوشخوار کنید😐😑
تو مدرسه بهبه بیضوی گفتم بیضه ای.
جلو پدرشوهرم به گلگیر گفتم گلکیر.
بسه یا بازم بگم؟
فامیلمون مرده بود به برادرش میخواستم بگم تسلیت میگم اشتبایی گفتم تبریک میگم مردم ازخجالت به روی خودم نیاوردم اصلا😣😣😣
چقد حرف زدی😐😂 خسته نشدی؟
من میخواستم ب بابام بگم چرا گیر میدی گفتم چقد ک ر میدی
اینا رو سوتی حساب میکنید؟
پس بایستی بگم تا حالا سوتی ندادید:
برادر شوهرم یه مغازه زده بود ولی مشتری زیاد نداشت و کم رونق بود.
پیامی رو واسش فرستادم به این مضمون؛
به خدایت توکل کن، کافیست.
گوشیمو گذاشتم زمین و پر غرور و پیروزمند رفتم ظرفامو شستم.
بعد از حدود 1 ساعت اومدم سر وقت گوشیم دیدم برادر شوهرم پیغام داده، منم شادمان و سرمست رفتم سروقت گوشیم، دیدم نوشته: « باشه توکل میکنم 😁»
اون خنده ی آخر پیامش واسم مفهوم نداشت، گفتم کجاش خنده داشت؟
امّا 😕
رفتم یه بار دیگه پیغاممو چک کردم دیدم نوشتم؛
«به خایت توکل کن»
خاک بر سرم😕
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
