دیروز بادوستم بادوچرخش رفتیم عروسی نگا کنیم همین همسایمون البته عروسی میگم فقط خودشون بودنا هیشکیو دعوت نکرده بودن ولی عروس لباس پوشیده بود وآهنگ اینا بد ک عروس پیاده شد من و دوستم که باهم سوار دوچرخه بودیم اومدیم ساعت فک کنم ۹بود دیدم ....
بقیشم مینویسم وایسین❤❤❤
خب
خعلی معذرت با اجازه اسی 🌹❤️سلام دوستایه عزیزه نی نی سایتی اونایی که دوست دارن برا خودشون منبع درامد داشته باشن حتما تو کانال جوین شن آدرس☜@arzooni_2020
❤️سوپرایزم اینه که به اونایی هم جوین شن وخوششون اومدبرام تاپیک بزنن تبلیغ کنن تخفیف ویژه میدمشون
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
وای خواهم ساد
خب مینوشتی بعد تاپیک میزدی خیلی بهتر بود ها
گفتی لطفا لایک کن
دیدم اون یکی دوستم که خونشون اینجا نیست وگاهی اوقات میاد خونه مادر بزگش که کوچه پشتی ماست وایساده تو کوچمون یجوری اخم داشت ماهم که از همه جا بی خبر..
دوستم بش گف قسمت توعم بشه منم گفتم رفتیم ب عروسی نگا کنیم بد پیاده شدم دیدم داره گریه میکنه گفتم الکیه آره ؟؟چرا ادا در میاری....
عاشق داماد بوده😁
من ک نفهمیدم چیشد 🙄 یذره رو علائم نگارشی کار کنین 🙄😬
گفت نه وفقط گریه کرد گفتم چیشده آخه بعد از دخترعموش که کلاس چهارمه پرسیدم گفت داییش فوت کرده شوکه شدم دوسم عصر بم گفتع بود صب داییش تصادف کرده ومامانیناش رفتن اونجا بهمین خاطر اینجا بود تا شنیدم زدم زیر گریه اونم که منو دید گریش شدید تر شدم بغلش کرپم ودوتایی انقد گریه کردیمممم...
من خیلی دوسش دارم دوستمو خیلیم احساساتیم خیلییی گزیه کردیم اصن دست خودم نبود نکاه کردن هیشکیم مهم نبود ،همه فک میگردن فامیلمونه که اینجوری شپم بعد آخرش بازور از هم جدا شدیم اون گفت میرم بعدا میام اصن حالش خوب نبود گفتم آب بیارم گفت ن
رفت مامانم چون خانودشون میشناسه اونور ازش پسید کدوم داییت بوده واینا منمدهمینطوری موندم
مامانم یکم گریه کرد کلا احساساتییم اون رفت من خلی حالم بد شد یکم آب خوردم همش رفتم تو فکر
اومده پیشم آخه چرا محبت میخاست فک کنم😔
