من اخیرا زایمان کردم. چون تازه زایمان سختی کردم و بچه اولمه، برای اینکه پدر و مادرم کمکم کنن میرفتم خونشون.
چند روزی هم هست که پدرم کمی کسالت داره. امروز که تعطیل بود زنگ زد بهم، شوهرمم کنارم نشسته بود، گفت دیگه فعلا نیا خونمون تا حال من خوب بشه. وای منو بگین از خجالت جلو شوهرم اب شدم. اونم شنید گفت بابات گفت دیگه نیا. از شنبه دیگه نرو خونشون.
بابام حق داره. خسته شده و کسالتم داره اما نباید وقتی میدونست شوهرم داره میشنوه اینو میگفت. بابد یه موقع دیگه زنگ میزد یا پیام میداد.
الان خیلی جلو شوهرم خجالتم.