شوهرم دریانورده ؛ معمولا دو سه ماه یه بار میاد ، وقتی نیست ؛ احدی از خانوادش نه زنگ میزنن، نه جویای حال من و نوشون میشن ، نه دعوت میکنن ؛ نه سر میزنن؛ تا اینجاش اوکی، تا حدی هم راحتم از دستشون و رفتاراشون ؛
خانواده ی خودمم که انقدر اذیتم کردن ، تحقیر؛ توهین ؛ مخصوصا پیش شوهرم آبرو برام نزاشتن ! حتی پیشش کتکم زدن ، از خونه بیرونم کردن ؛ (تاپیکای قبلیم بارها و بارها توضیح دادم و نوشتم در موردش)فقط بخاطر آبروم ؛ دوباره رفتم ؛ ولی الان دیگه خیلیییی کم کردم ! شاید ماهی یه بار!
انتظار دارم شوهرم کمی پشتم باشه مقابل این رفتارها! مثلا وقتی میاد مرخصی هر روز میره خونه ی پدر و خواهر و برادراش و سر میزنه ! وقتی میگم ؛ مگه اونا به زن و بچه ی تو سر میزنن وقتی نیستی! میگه من اینطورم!
یا میگه مسائل تو با خانوادت ربطی به من نداره !
البته خانوادم بارها از نظر مالی بهش ضربه زدن ، پولشو خوردن ؛ ولی این بشر نمیدونم چرا اینجوریه!
الان همه شوهرمو خوب میدونن ؛ چون هر بلایی سرمون میارن عین خیالش نیست و رفتار محبت امیزه خودشو داره
ولی همه منو بد میدونن و بهم محل نمیدن!