2733
2734
عنوان

دیدن این آدم مریضم می کنه...

461 بازدید | 33 پست

میگن هر آدم میانگین پنج درصد آدم هایی هست که بیشترین وقتش رو با اونها می گذرونه! 

یه دختر چهل و چند ساله با یه ازدواج کوتاه ناموفق زیر بیست سالگی هست.... زیاد می بینمش، هفت هشت سال از من بزرگتر هست و به نوعی سرنوشتش برام مهم هست...

از نوجوانی تا الان مشکلات خیلی زیادی در زندگیش بود و سال به سال هم به این مشکلات اضافه شد و یا مشکلات جدید جایگزین مشکلات قدیمی شد...


هر اتفاقی براش افتاد، جایی از اعتماد به نفس خودم خدشه دار شد، جدا از همدردی و کمک و حس دلسوزی، ترسیدم از اینکه نکنه بلائی بدتر از این سرم بیاد و...


توو خیلی موارد اشتراکات زیادی داریم، موثر هستیم در زندگی هم و خب نمیشه قیدش رو زد! 


اما انرژی مثبت ازش دریافت نمی کنم، همیشه اعتماد به نفسم رو می گیره...همیشه انگار زیر پام خالی میشه و ذره ذره مشکلات زندگی دوباره و دوباره جلوی چشمم میاد


از وقتی یادم میاد آرزوش ازدواج با مردی بوده که وضع اقتصادی مناسبی داشته باشه و تامینش کنه و بچه بیاره و مورد احترام قرار بگیره.... سال به سال از برآورده شدن این آرزو گذشت و از درون خردتر و داغون تر و افسرده تر شد... حالا چهل و چند ساله و مجموعه ای از پرخاشگری ها و ناآرامی های درونی و حسرت شده.... 

وقتی می بینمش چهل و چند سالگی خودم رو هم مشابه می بینم و می ترسم... من از این آدم می ترسم... از اینکه شبیه اینه ای میشه که خودم رو درش می بینم...


چطوری این احساسات متناقض رو کنترل کنم، خودم رو آروم کنم و سعی کنم مثبت فکر کنم و با توکل بخدا برای آرامش هر دومون دعا کنم و از تلاش برای زندگی ناامید نباشم؟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

نمیدونم

ولی من بودم قطع رابطه میکردم

میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."
2738
درکنارش بایه چهل وچندساله دیگه مه خوشبخت شده دوست شو یا اگه نمیتونی دوست شی یه نفرکه زندگیش خوبه روا ...

احساس می کنم تووی منگنه ام ... اکثر دوستان موفقمم ازدواج کردن، خیلی تنها شدم

انگار بدتر پرت شدم توو رابطه بیشتر و بیشتر با اینها...

منم دقیقا همچین دوستی داشتم با اینکه چندسال باهم دوست و هم خونه بودیم اما خیلی انرژی منفی داشت و منو درگیرخودشو مشکلاتش میکرد چندبار پای منو وسط زندگیش کشید از طرف شوهرش شکایت شدم خیلی وضع بدی بود منم کم کم بیرون رفتنارو باهاش کم کردم هی بهونه اوردم بعدم تماسارو کم کردم الان بیشتر از دوساله همو ندیدیم زنگم نمیزنیم درحد چندماه یبار پیام میدیم اما همینکه اسمش میافته رو گوشیمم تپش قلب میگیرم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز