سلام دوستان همونطور که تو تاپیک های قبل گفتم در شرف ازدواجم و هر روز یک مشکل جدید دارم فقطم با خانواده خودم به خصوص مادرم مثلا این مادرم خواستگارمو دیده و میگه حس میکنم دماغش عین عقابه در حالی که کاملا بینی معمولی داره یا اینکه چشم رنگیا بدجنسن😳 امروزم ماجرای جدیدش اینه که میگه هفت سال فاصله سنی زیاده ای خداااااا بعد تنها مشکل این نیس همین اراجیفو میره انقدر تو گوش بابام میگه انقدر که نڟرشو عوض کنه پدرم رفته تحقیق و همه فقط تعریف کردن چون واقعا خودش و خونوادش خوبن اما مادر من کلا دوس داره سلیقه خودشو تحمیل کنه من واقعا نمیدونم چجور بهش بفهمونم یه چیزایی ام به من مربوط میشه نمیشه که فقط خودشون نظر بدن اصلا انگار نه انگار که منه خاک برسر آدمم شما بگید چی کار کنم خدایی مرسی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.