دلم واسه مامانم تنگ شده
الان تو تلگرامم قسمت پیام های ذخیره شده سرچ کردم مادر
این پیام اومد:
احتمالا لحظه ای که تو مسجد نشستی و سوم مامانت شده ...اون لحظه که همه میان تو مسجد و دارن قران میخونن و تو دم در ایستادی ...اونجا خوب میفهمی که مامانت واقعا دوست داشتنی بود..
یا شایدم اون موقعی که میخوان خاک روش بریزن و تو پارچه کفن رو میدی کنار که برای آخرین لحظه صورت مامانت رو ببینی...
اونجا اصولا قران خونده میشه و بعد از اینکه قران تموم بشه خاک رو میریزن و دیگه نمیتونی مامانت رو ببینی و بعدشم خاک بدن مامانتو کلا تجزیه میکنه و دیگه بعد یه ماه هیچی ازش نمیمونه...
اون لحظه آخر که پارچه کفن رو میدن کنار و میخوای باهاش خداحافظی کنی چی بهش میگی ؟
من خیلی دقت کردم...
اصولا میگن : مامان کجا رفتی مامان...مامان چقدر زود رفتی مامان...مامان برگرد مامان...
مامان قدرتو ندونستم مامان...
مامان کجا رفتی مامان...
مامان برگرد مامان...
مامان چرا تنهام گذاشتی مامان...
مامان بیچاره شدم مامان...قدرتو ندونستم مامان...
برگرد ...
دوست دارم...اذیتت کردم...
نفهمیدم کی هستی...
مامان منو ببخش...
وقتی اینارو میگی ...اونایی که دورت ایستادن دستتو میگیرن و به زور میکشنت بیرون و بعدش سریع رو مامانت خاک میریزن و دیگه تموم شد...
دیگه واقعا تموم شد...
دیگه نه صداشو میشنوی و نه صدای نماز خوندنشو یا حتی صدای ظرف شستنشو...
تموم شد دیگه...
دیگه هیچی ازش نیست... جز یه مشت خاطره..
یه سوال؟
تو چجوری میتونی خودتو آروم کنی ؟
تو تا زنده بود حتی یه بار بهش نگفتی دوست دارم.
الان چجوری میتونی خودتو آروم کنی وقتی حتی غرورت اجازه نمیداد به مامانت بگی: مامان برام زحمت کشیدی...
الان که مرده و رفته زیر خاک میخوای بگی دوست دارم ؟
میخوای بگی برام زحمت زیاد میکشیدی ؟
ببین ؟
این حسرت پیرت میکنه...
الان متوجه نمیشی...
بعدا میفهمی...
مامانتم انسانه...عمرش کوتاهه...
این چیزی که من گفتم صد در صد برات اتفاق میوفته...مگر اینکه تو زودتر بمیری...ولی دوست ندارم بعدش از خودت متنفر باشی...
پس از همین امروز تلاش کن غرورتو بزنی کنار...باشه ؟
سعی کن آروم آروم بهش نزدیک بشی و پا رو غرورت بذاری...
بخاطر خودت میگم...
اینو دو سال پیش از کانال داداش رضا ذخیره کرده بودم
احتمالا اون لحظه تصمیم گرفتم رابطمو با مادرم خوب کنم و قدرشو بدونم اما طبق معمول فراموش کردم!
اما اون بلا سرم اومد دقیقا سرم اومد الان تک تک اون لحظه های بالارو تجربه کردم و دارم خفه میشم از این که هیچ تلاشی نکردم مامان برگرد جبران کنم قربونت برم
مامان چقدر زود دیر شد
😭😭😭😭😭😭😭
دیگه این متن به دردم نمیخوره باید پاکش کنم
شاید به درد شما بخوره که هنوز صدای نماز خوندن و ظرف شستن مادرتونو میشنوین😭😭😭😭😭😭😭😭