سلام بچه ها ما قرار بود هفته پیش تصمیم گرفتیم بریم مسافرت با یکی از اقوام شوهرم بعد اونا گفته بود به شوهرم ک چند روز صبر کن من پول بگیرم از کارم بعد بریم ماهم صبرکردبم بیشتر یک هفته هم شد خبری ندادن تا... از اون طرف هم دوتا دعوت کردن نزدیک عید هم هست بعد اونا امروز یهو خبر دادن ک بریم اصلا نگفتن کی بریم بعد من گفتم قصدتون کی بریم گفت ما فردا صبح راه میفتیم درحالی ک ماهیچ کاری نکردیم ک گفتیم چرا خب زود نگفتی گفت یهو شد آخه جشن عقدم دعوت داریم بریم ک زود بیایم میخوایم حتما یک هفته بمونیم ولی زودتر بریم ک برگردیم به حسن برسیم به شوهرم گفتم بزار برن ک حتی گفت مهمونی تو پپیچون پوشو بیا گفتم بهش میگفتی نو هم جشنتو بپیچون این همه صبرکن آخرش بعد خیلی ناراحت شدم صبر نکردن ماهم بیایم گفتن ما فردا صبح حرکت میکنیم از اون موقع هم صبح خونه مامانم بودم داداشم خواهرم گفتن ما میایم شب خونه شما میخوابیم نتونستم دلم نیمد بگم نیاید میخوایم زود جمع کنیم بریم به اونا گفتیم برن. نمیدونم حالا شوهرم میگه یک روز از اونا عقبیم میخوایم برن ما بعداً بریم حالا حالا نمیدونم چکار کنم بنظر شما بریم باهاشون ک بهشون یک روز دیگه برسیم یا خودمون سر فرصت کارامونو بکنیم تنهایی بریم ؟
واقعا متاسفم ک اینقدر شعور ندارن ک ببینن مردم تو چ حالین .واقعا جای تاسف داره
بخدا ماها شبو روز نداریم.اونوقت میگیم چرا آمار همه کشورا اینقد اومد پایین مال ما هی داره میره بالا.بخاطر اینکه ما ملت بی صبرو حوصله ای هستیم.بخدا اگه قرنطینه رو ادامه میدادیم الان این همه فوتی نبود.خود شبکه خبر زیر نویس دیگه میزاره هر 7 دقیقه یه فوتی.اونوقت بعضیا چه دغدغه هایی دارن.بخدا حق الناسه