من موقع هایی که دم غروب خواب باشم خیلی حالم بد میشه و خوابای عجیب میبینم.
خوابم حالت چند سکانسی داشت آخرش اینجوری بود که دنیا وارونه شد.یعنی حالت آینه ای داشت.بالا سرمو نگا میکردم زمین به حالت وارونه بود.تعادل نداشتم.اگه یه لحظه حواسم پرت میشد غلت میخوردم از دره میفتادم پایین.وای چقد بد بود.همش درگیری داشتم با خودم که چجوری خودمو نگه دارم و کجا برم بشینم که جام خوب باشه.استرس خیلی بد و سرگیجه داشتم.
بعد دوباره دنیا به حالت عادی برگشت توی یه اتوبوس بودم و داشتم صحنه های بیرونو میدیدم که توی این حالت عادی زندگی ادما گریه میکردن و ناله میکردن و غر میزدن.
حالا قبل و بعدش دقیق یادم نیست ولی یادمه یجور عجیبی بود.