عمه ام یه هفته است ک با بچه هاش رفته خونه پدرش چون استان دیگه هست برا همین میخواست یه ماه بمونه شوهر عمم مثل پدرم بود خونشون نزدیکمونه امروز ساعت ۸زنگ زد گفت بیا برام ناهار درست کن شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت همیشه میگفت آدم خوبیه و شوهرم الان سر کار بود منم چون عین پدرم میدونستم رفتم اونجا حالا ک رفتم ظرفاشو شستم ناهار درست کردم دیدم درا رو قفل کرد اومد گرفتم و گفت یه حالی بهم بده جیغ زدم و گریه کردم گفتم تو رو قرآن ولم کن تو جای پدرمی دیدم یهو ب خودش اومد گفت ببخشید خواستم شوخی کنم و دویدم گریه کنان اومدم خونه نمیدونم این قضیه ب شوهرم بگم یا نه شوهرم آدم حساسیت اگه متوجه بشه خون بپا میکنه و آبروم میره درحالیکه اونم کاری نکرد میترسم بعدن با شوهرم دعوام بشه بهم تهمت بزنه .بنظرتون چکار کنم دارم میمیرم
داستانخنده دار زندگیم👉🏻😻😹بیبیچکمثبت😍 لکه بینی 🤒سونوقلب۹w💕 سونوانتی 🤩سونوآنومالی👕 طولسرویکس۲۵وسرکلاژ🤦🏼انقباضرحمیهفته۲۸🤷🏼کنترلانقباضباقرص🤕NSTاولوثبتنشدنانقباض😶NSTدوموثبتانقباضزایمان😕زایمان اورژانسی در هفته۳۶سزاریناختیاری 🤰🏻🤱🏻#خدا💚 علمدار ها همه زیبان🌟 ، ولی بی دست زیباتر💫 درخواست دوستی❌= گزارش✔
❤️ تنها چیزی که باعث شد رضایت بدم و بیام روی کره ی زمین، بودن بین عاشقان علی (ع) و سر گذاشتن به تربت حسینش و سر کردن یادگار همسرش بود ❤️زندگی خوب رو سلمان داشت که همه چی رو رها کرد و رفت به دامن علی پناهنده شد، زندگی خوب رو "جُوون" داشت، برده ی سیاهی که احتمالا باورش نمیشد "امیری حسین و نعم الامیر" ی که با شوق فریاد زد تا ابد با اشک و سوز تکرار بشه، زندگی خوب رو "بشر بن حارث" داشت که گذر امام کاظم(ع) به دم خونه اش خورد و از مجلس رقص و شراب، به مقامات عالی رسید، زندگی خوب رو اون شاهزاده ی رومی داشت که به شیرینی عشقی که تو قلبش حس کرد، ناشناس بین برده ها و کنیز ها رفت و توی شرایط سخت زندگی کرد ....توی این دنیا زندگی خوب فقط برای کسایی بود که طالعشون به امامشون گره خورده بود ❤️یا مبدل السیئات بالحسنات... طالع من رو هم به امام زمانم گره بزن ❤️