اصلافکرنمیکردم همچین تایپینگی بزنم فکرنمیکردم دست بزن داشته باشه هم خودش هم مادرش گفت پسرم دست بزن نداره برای اولین باراول دست بلندکردیک سالم نیس ازدواج کردیم سیلی های محکمی زدبعدباارنج زدپشت گردنم صورتم ی طرفش کبوده بی حسه نه شام خوردم نه صبحانه چیکارکنم خونوادم شهری دیگه هستن برم اونجایابرم پیش مادرشوهرم طبقه بالای مان یاتاکبوده برم پزشک قانونی همین الان که تایپ میکنم گوشم دردمیکنه اگه این کارو نکنم فقط قهرکنم بازم ممکنه دست بلندکنه؟کیاشوهرشون دست بزن داره؟اینم بگم بابام تاحالانوک انگشتش ب من نخورده
ولشون کن اینجا فقط تجویز میکنن طلاق بگیر همینا پای زندگیه خودشون بیوفته صدتا بلا هم سرشون بیاد عمممرا طلاق بگیرن .گفتنش راحته عمل کردن بعش سخته.کار شوهرتو توجیه نمیکنم ولی حتما رفتار تو هم خوب نبوده
اگه اومد گفت بخشید تو هم بخشیدی مطمعن باش ماه دیگه بازم همین تاپیک رو می زنی خواهر من از من کوچیکتره ولی خیلی جسوره یه بار مادرشوهرش می خواست دخالت کنه می گفت یه دعوای وحشناکی راه انداختم که بیا و بین خواهرم می گه بعد چهار سال هنوز جرات تو گفتن به من رو نداره مادرشوهرم ولی من بدبخت از اول تا الان که یازده سال می گذره مادرشوهرم سوارم شده پیاده هم نمیشه
پسرم امیررضا و دخترم آیسان نفسهای من و باباشون هستن خدا جونم حفظ شون کن برامون آمین