2703
2553

خسته شدم از این زندگی لعنتی. همش بدبختی پشت سر هم. 

بچه ام از دوسالگی رماتیسم گرفت، فکر کنید با چه زجری هر هفته بهش آمپول زدیم تا بعد دو سال خوب شد. همیشه منتظر اون لحظه بودم که دکتر بگه داروش را  قطع کن. زمانی که داروش قطع شد، یه بیماری جدید شروع شد و موهاش شروع به ریزش سکه ای کرد. 

خاستم یه بچه دیگه بیارم مشکل دار بود و سقط شد، بارداری بعدی باز سقط، الان هم دیگه باردار نمیشم. 

پسرم هم موهاش بدتره. 

عح این چه زندگی شد آخه، کاش تمومش میکرد

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456

خاله من چی بگه بعد ۵ سال بچه دار شد چقدر ذوق داشت برای بچه اول و از همون بدو تولد مشکل داشت تا الان ۵ سالش داره میشه و نه راه می‌ره نه حرف نمیزنه و نه می‌تونه غذا بخوره درحالی که پسرخاله همسنش می‌ره مهد و از اونجا تعریف می‌کنه .

با این حال  داره می‌ره دوره و خیلی شاد شده . 

بزرگ ترین تفاوت ما با خارج سطح فرهنگ و سواد جامعه است . تا این درست نشه هم چیزی تغیبر نمیکنه !              قبل از گفتن به تو چه ، فکر کن . اگه اون کار به دیگران و جامعه صدمه میزد . دیگه به خودت مربوط نیست! 
2714

ناشکری نکن عزیزم هر بدی بدتر داره خدارو شکر که پسرت بهتر شده موهاش هم خوب میشه انشاالله‌.پسر منم هشت ماهه دنیا اومد با سنگ کلیه و فتق ناف و فتق بیضه هرروز دکتر و سونو بودیم هرروز استرس و صحبت از عمل بود ولی وقتی بیمارستان کودکان میبردم دلم برای بچه های دیگه میسوخت و خدا رو شکر میکردم.تونم خداروشکر کن پسرت خوب شده و پیش چشمت آب نشده.بعضی بچه ها درد میکشن و نمیمونن پس مادر اونا چی بگه!

بله، ممکنه همش بریزه.  هر درمانی میکنم فایده نداره

علتش چیه آخه؟

عزیزای دلم لطف میکنین برای سلامتی گل پسرم یه صلوات بفرستین؟اگه فرستادین بگین منم برای حاجت شما صلوات بفرستم مهربونا🤩😍😘
😟😟

ناشکری نکن 

بزرگ ترین تفاوت ما با خارج سطح فرهنگ و سواد جامعه است . تا این درست نشه هم چیزی تغیبر نمیکنه !              قبل از گفتن به تو چه ، فکر کن . اگه اون کار به دیگران و جامعه صدمه میزد . دیگه به خودت مربوط نیست! 

به خدا توکل کن .

خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده  بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان  بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی  برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن 
خسته ام. آخه پس 4ساله ام چه گناهی داره که از الان درگیر بیماری باشه. کاش درمان داشت😢😢

عزیزم ، به خدا توکل کن...

اُفَوِّضُ اَمری اِلی الله ، اِنَّ اللهَ بَصیرُ بالعباد

اینو زیاد بگو و همه چیز رو به خدا بسپار   

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687