با کمک مشاوره و خانوادم بالاخره تصمیممو گرفتم
فردا میخام برم دادخواست بدم
امروز مامانم عومد خونمون، شوهرم سرکار بود
ظهری داداشم زنگ زد به مامانم که ماشینو بیار میخام برم جایی
مامان منم رفت دخترمم باخودش برد چند ساعت پیشش بمونه منم کارای خیاطیمو تموم کنم
10 دقیقه بعدش شوهرم عومد خونه گفت مامانت چرا دزدکی میاد خونمون مگه چی میگید؟ مگه چیکار میکنید؟ چرا از من قایم میکنی
اخه چه قایم کردنی؟ گفتم تو از در بیا تو بعد ببین من میگم مامانم اینجا بوده یا نه
گفت تو کوچه دیدمش که رفت
گفتم داداشم ماشینو میخاست واسه همین رفت
میگه نخیر شما هماهنگ میکنید من ک نباشم بیاد و بره
از کجا معلوم وقتی خونه نیستم آدمای دیگه هم میاری خونه😔
کلی هم به منو مامانم و داداشم فحش داد
حتی میترسم مامانم دیگه بیاد خونمون، اخه چرا اینجوری میکنه
میگه از دروغ میگی داداشم ماشینو میخاسته
مامانت میاد اینجا چی تو سرت میکنه؟ چی بهت یاد میده؟
میخام فردا برم دادخواست طلاق بدم دیگه نمیکشم
ناهار خورد و رفت
بنطرتون چطوری بهش بگم میخام دادخواست بدم؟
امشب برم خونه بابام؟ یا بمونم؟ تورو خدا بگید چیکار کنم