شوهرم با شوهر خاهرم مشکل داره اونم کاری بهش نداره ها فقط بخاطر اینکه اسمش باجناقه بدش میاد ازش نمیزاره رفت و امد کنم با خواهرم امروز ابجیم زنگ زده بود بهم روز خواهرو تبریک بگه اومد گوشیو ازم گرفت قطع کرد بعدشم خاموش کرد منم خودنو زدم و گریه وزاری داد زدم سرش گفتم ازین به بعد نه حق داری خونه خواهرت بری نه اون بیاد نه بهت زنگ بزنه مشاوره بده اونم اومد با مشتو لگد پاهامو کبود کرد برای اولین بار کتکم زد منم انقدر گریه کردم داد زدم رفت بیرون یه ساعت بعدش اومد خونه ازم معذرت خواهی کرد گفت ببخش عصبی شدم