2726
عنوان

بچه ها وحشتناک ترین اتفاق توی هواپیما یا آسانسور😩

| مشاهده متن کامل بحث + 1635 بازدید | 59 پست

رفتیم مشهد با هواپیما هوا خراب بود خیلی بد نشست منو شوهرم قلبمون وایساد یه لحظه تا دو روز رنگمون پریده بود😤😤😤

😭😳😢دوستان اگه دوست داشتید واسه سلامتی پدر و مادرم یه حمد و صلوات بفرستید

تو اسانسور بودیم با همسرم و دوستش اسانسور هتل بود و ایران هم نبود و شوهرم گفت الان اکه اینجا گیر بیفتیم نمیتونم زنگم بزنیم 😑😑😑 دقیقا اسانسور گیر کرد و در حد یک دقیقه رو به دیوار باز شد اگه حرکت نمیکرد از ترس میمردم😢

هوایپما هم یکبار با هواپیمای ملخی که ظرفیت ۵۰ نفره اومدیم  هوا طوفانی بود انگار هواپیمارو داشت باد میبرد خیلی بد بود اونشب و یک شبم هواپیما روی تهران حدود یک ساعت چرخید بعد فرود اومد فکر کنم مشکل فنی داشت در کل از هر دوتاش متنفرم😑

خانومای مهربون کاربر قدمی هستم سال ۹۶ این کاربری جدیدمه قبلی ترکید لطفا برای سلامتی کوچولوی تو دلم و اینکه سلامت دنیا بیاد  و انیکه همه منتظرا دامنشون سبز بشه یه صلوات مهمونم کنید🙏🏻❤️

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

یه بار تو هواپیما بودم (پرواز ۸ ساعت بود)همه خواب بودن یهو چراغا روشن شد مهماندارا پاشدن همه رو بیدار کردن گفتن بشینید کمربند ببندین یهو هواپیما شروع کرد به تکون های خییلییی شدید من که دیگه داشتم اشهدمو میخوندم میدونستم سقوط میکنیم بعد یه ۱۰ دقیقه تموم شد خلبان گفت افتاده بودیم تو چاله فضایی😁

 live shrinks or rxpands in proportion to one,s courage💟💖
یکی از تفریحات ما دوران کاراموزی دانشگاه اسانسور سواری بود... هی فرت و فرت طبقه همکف تا طبقه ۶ میرف ...

😅من و دخترعموم من ده سالم بود اون ۱۶ آسانسور بیمارستان رو به فنا میدادیم🤣

تدریس خصوصی زیست وریاضی وفیزیک و شیمی پایه و کنکور با مبلغی که رضایت داشته باشید😍خودمم دانشجو ام و رتبه زیر ۵۰۰  منطقه ۲کنکور۹۹ بودم و امیدوارم که بتونم کمک کنم به دوستای عزیزم
چاله فضایی چیه

نمیدونم والا فقط خلبان گفت افتادیم تو چاله فضایی واسه اینکه از چاله بیایم بیرون مجبور شدیم ارتفاع رو ناگهانی کاهش بدیم

 live shrinks or rxpands in proportion to one,s courage💟💖
😅من و دخترعموم من ده سالم بود اون ۱۶ آسانسور بیمارستان رو به فنا میدادیم🤣

وای ماهم بخدا ...

ما ترم اخر لیسانس بودیم خیر سرمون...

حالا اینا هیچی تو حیاط بخش روان عین میمون از درخت میرفتیم بالا شاتوت میخوردیم بعد روپوش و دست و لب و لوچه همش قرمز...

سوار خط واحد ۲ میشدیم میرفتیم عباس اباد دور شهرو میزدیم بعد میومدیم خوابگاه...

وای یاد اون دوران افتادم...


مرگ ها دو دسته اند :      مردی که " قدم " میزند....                                          زنی که " حرف " نمیزند....‌
وای ماهم بخدا ... ما ترم اخر لیسانس بودیم خیر سرمون... حالا اینا هیچی تو حیاط بخش روان عین میمون ا ...

آخی چه دوران باحالی داشتید😍😉

یادش بخیر عزیزم😅

ولی من خداییش الان ۱۹ سالمه ولی خیلی تغییر کردم نسبت به دوره راهنمایی و ابتداییم 😐

عین مجسمه شدم سرد و بی روح

دیگه اوج شیطونیم اینه مامانم اینا خونه نباشن با ماشین خودم برم بیرون یه دور بزنم و سریع بیام خونه🙄


تدریس خصوصی زیست وریاضی وفیزیک و شیمی پایه و کنکور با مبلغی که رضایت داشته باشید😍خودمم دانشجو ام و رتبه زیر ۵۰۰  منطقه ۲کنکور۹۹ بودم و امیدوارم که بتونم کمک کنم به دوستای عزیزم

ولی بچه ها یه خاطره بگم تلخه البته 

همکار داییم تو بانک کار میکرد بنده خدا رییس شعبه بود و میخواسته اول صبح سوار آسانسور بشه در که وا میشه 

کفی زیرپا آسانسور نبوده و این بنده خدا هم صبح زود بوده و حواسش نبوده پاشو که میزاره دیگه میره میفته پایین و به رحمت خدا میره😐

تدریس خصوصی زیست وریاضی وفیزیک و شیمی پایه و کنکور با مبلغی که رضایت داشته باشید😍خودمم دانشجو ام و رتبه زیر ۵۰۰  منطقه ۲کنکور۹۹ بودم و امیدوارم که بتونم کمک کنم به دوستای عزیزم
آخی چه دوران باحالی داشتید😍😉 یادش بخیر عزیزم😅 ولی من خداییش الان ۱۹ سالمه ولی خیلی تغییر کردم ن ...

ن من خیلی خوش بودم دور از هر غمی...

شاگرد اول دانشگاه و و و و...

اما الان ب حدی داغونم و حالم بده ک حتی دیگ اشک هم نمیریزم ..الان از خودم میترسم...

مرگ ها دو دسته اند :      مردی که " قدم " میزند....                                          زنی که " حرف " نمیزند....‌
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز