یه کسی بمن محتاج بود من گفتم درک میکنم شرایط شمارو حاضرم بخاطرتون به سختی بیفتم و مشکل شما حل بشه در عوض
شما هم اینکارو بکن برای من و شرایط منو درک کن ک اصلا کار خاصی هم نبود خیلی راحت گفت نه بمن مربوط نیست من نمیتونم اینو قبول کنم با اینکه کاری ک من میخواستم براش بکنم خیلی با ارزش تر و بزرگتر و حیاتی تر بود براش.منم گفتم حالا ک اینطوری غلط کرده پس من میدونم و تو چرا واقعا ادم از دلسوزی به دیگران پشیمون میشه چرا من باید باتو مدارا کنم ولی تو مثل شمر جواب بدی هااااان!!!؟