شوهرم خیلی عذابم داد کتکمزدخیانت کرد جلو همه کوچیکم کرد الان نزدیک دوماهه جدا شدم خیلی راحت شدم میخولد برگردم ولی من راضی نشدم دلم براش ولی خیلی تنگ شده هنوزم دوستش دارم چیکار کنم حسش از قلبم بره بیرون
با زن سابق😳واقعا اگر علاقه داشتن چرا جداشدن که زتدگیه شما این وسط نابود شه
روز اول میگفت من به اصرار پدرم با این ازدواج کردم بعدم بخاطر بچه باهاش موندم الانم از لحاظ جنسی مشکل داره واسه همین جدا شدم؛ خانومه نمیزاشت بچه ها بیان بیرون ببیننشون یا بیان خونه؛ جوری رفتار میکرد که باید بیای خونه ما تا بتونی بچه ها رو ببینی آخر کشوندش طرف خودش؛ الان دو شبه خونشون مونده؛ حسم میگه باهاش رابطه هم داره ولی قسم میخوره میگه ندارم میدونم دروغ میگه شوهر خودمو میشناسم
افکار و عقایدی که توی مغز من در جریانه با اونایی که تو ذهن تو میگذره کاملا فرق داره ؛ اگر قرار هممون مثل هم فکر کنیم پس هویت و خود واقعیمون چی میشه؛پس سعی نکن افکارتو به کسی تحمیل کنی و دیگران رو تخریب ؛ اگر تا الان اینجوری بودی راه رو اشتباه رفتی؛
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وای عزیز دلم خیلی ناراحت شدم عیب نداره قوی باش خدا بچه اتو برات نگهداره اون که میخواست بره پیش زن سا ...
نمیتونم چون تصور اینکه باز با اون رابطه برقرار کنه دیوونممیکنه کاش اولش که خودم میخواستم طلاقم داده بود میرفت با خواستگار مجردم که تا الان ازدواج نکرده بود ؛ازدواج میکردم
افکار و عقایدی که توی مغز من در جریانه با اونایی که تو ذهن تو میگذره کاملا فرق داره ؛ اگر قرار هممون مثل هم فکر کنیم پس هویت و خود واقعیمون چی میشه؛پس سعی نکن افکارتو به کسی تحمیل کنی و دیگران رو تخریب ؛ اگر تا الان اینجوری بودی راه رو اشتباه رفتی؛
واقعا متاسفم برای اون زن تو فقط نگران بچت باش اونا هر دو آشغال تشریف دارن و ارزش ناراحتی ندارن
آخه شوهر آشغالم دست بردار نیست هم منو میخواد هم اونو؛ من با این شرایط بارداریم نرفتم خونه بابام که نیاد سراغم بچه رو بگیره؛ چون گفت اگر طلاق بگیری بچه رو ازت میگیرم ؛ اومدم یه خونه موقت اجاره کردم جواب تلفناشو ندم تا به غلط کردن بیوفته مثل سریهای قبل.
افکار و عقایدی که توی مغز من در جریانه با اونایی که تو ذهن تو میگذره کاملا فرق داره ؛ اگر قرار هممون مثل هم فکر کنیم پس هویت و خود واقعیمون چی میشه؛پس سعی نکن افکارتو به کسی تحمیل کنی و دیگران رو تخریب ؛ اگر تا الان اینجوری بودی راه رو اشتباه رفتی؛
مردا خیلی خودخواه هستن عوضی هستن فقط به فکر خودشون هستن ادن میتونست نره خونه ادن زنشه بعد مگه نیشه د ...
الکی میگه این دیگه نمیتونه رابطه برقرار کنه مریضه ولی میدونم دروغ میگه هر چی بهش گفتم شب نمون زورم بهش نرسید عوضیه آشغال تنها کاری که تونستم بکنم این بود که ازم بی خبر باشه به خانوادمم گفتم نگید من کجام؛ خوب میشناسمش اینجوری بدتر میسوزه
افکار و عقایدی که توی مغز من در جریانه با اونایی که تو ذهن تو میگذره کاملا فرق داره ؛ اگر قرار هممون مثل هم فکر کنیم پس هویت و خود واقعیمون چی میشه؛پس سعی نکن افکارتو به کسی تحمیل کنی و دیگران رو تخریب ؛ اگر تا الان اینجوری بودی راه رو اشتباه رفتی؛
میگفت اگر بخوای جدا شی بچه رو باید بدی به من چون تو میری ازدواجمیکنی من نمیخوام بچم دست کسی بیفته؛ ولی کور خونده اصلا نمیزارم دستش به بچم برسه
افکار و عقایدی که توی مغز من در جریانه با اونایی که تو ذهن تو میگذره کاملا فرق داره ؛ اگر قرار هممون مثل هم فکر کنیم پس هویت و خود واقعیمون چی میشه؛پس سعی نکن افکارتو به کسی تحمیل کنی و دیگران رو تخریب ؛ اگر تا الان اینجوری بودی راه رو اشتباه رفتی؛