هشت ماهه که با دوست پسرم آشنا شدم پسره خیلی خوبیه ما باهم هیچ مشکلی نداریم اخلاقامون به میخوره و غیره فقط ی مشکلی هست اینه ک باخواهره کوچیکترش خیلی صمیمیه خیلی همو دوس دارن مسافرت میرن و ....چندماه پیش خواهرش بهش گفت ک منم ببره تو گروهشون و باهم بازی کنیم من اون بازیو بلد نبودم با راهنمایی دوست پسرم یکم بازی کردم واس اولین بار گاهی هم اشتباه میکردم دوست پسرم داد میزد پیش خواهرش ک این بلد نیس من بازی نمیکنم ابجیشم میخندید میگف عیبی نداره بازیه و فلان گذشت تا من بهش گفتم از این رفتارت خوشم نمیاد قهر کردم و فلان اونم فهمید اشتباه کرده و گذشت ی چنبار دیگم بازی کردیم ولی دیه دوست پسرم اون رفتارو نداشت .گذشتو دیشب با خواهرش رفته بودن مسافرت دوتایی اخره شب بود تصویری زنگ زد من با لباس خواب بودم گیر داده بود چراغ اتاقتو روشن کن نمیگفت ابجیم میخواد ببینه تورو اخرش گف ابجیم میخواد ببینه تورو و فلان زودی پریدم لباسمو عوض کنم دوست نداشتم واس اولین منو با لباس خواب ببینه خوب بده ولی شنیدم دوست پسرم گف رف تیپ بزنه و خندید....این رفتارا رو اصلا نمیتونم درک کنم .یکم سیاست داشته باشه بد نیس .ولی نمیدونم چجوری باهاش حرف بزنم .مثلا چند وقت پیش کلی کار داشت ولی بامن تلفنی حرف میزد خواهرش برگشت بمن گف عزیزم الان قطع کنید این بره ب کاراش برسه بعدا باهم تادلتون بخواد حرف میرنید من اینو ب دوست پسرم گفتم ناراحت شد ک نه این حرفا چیه تو خانوادمون ابجیم خیلی دوست داره همیشه تعریفتو پیش مامانم اینا میکنه و فلان.تا کناره همیم همه چی خوبه کناره ابجیش ی کارایی میکنه بدم میاد نمیتونم تحمل کنم نمیدونمم چجوری باهاش حرف بزنم ک متوجه بشه واقعا نگرانم.اها اینم بگم قصدمون ازدواجه خانواده ها در جریانن
کمکم کنید نمیدونم چیکار کنم😢