2737
2734
عنوان

تجربه من در مبارزه با شپش

464 بازدید | 13 پست

دوستان گلم سلام

بارها شده ینجا تاپیک هایی درباره خانوم هایی که خودشون یا کوچولوشون مبتلا به شپش شده، خواندم. بسیار ناراحت شدم چون ناامیدی و نگرانی رو می شد از متن شون حس کرد. درست مثل حال و احوال خودم در چند سال قبل. به همین دلیل تصمیم دارم که تجربه خودم و راه پیروزی ام رو بگم براتون تا شما هم استفاده کنید.

این نسخه کاملا امتحان شده است و هزینه اش هم یک صلوات بر محمد آل محمد است.

الحمدلله 

خواهر کوچولوی من مهمون های ناخوانده ای رو از مهدکودک به خانه آورده بود: شپش. من تا آن زمان فکر می کردم شپش جز بیماری هایی هست که کاملا ریشه کن شده و دیگه وجود نداره ولی به دلیل صمیمیت زیاد با خواهرم به من که موهای پرپشت و بلندی داشتم هم منتقل شد. نمی دونم کی این اتفاق شروع شد ولی وقتی که متوجه شدیم بسیار زیاد شده بودند. خواهرم لاغر شده بود. من مدام تو دانشگاه نگران بودم که سرم را نخارانم و هر دو خجالت می کشیدیم به مهمونی برویم تا بلکه کسی متوجه نشود.

الحمدلله 

خب

خدایابخاطرهمه ی چیزایی ک دادی😍ندادی😢دادی پس گرفتی😭ندادی بعدامیخوای بِدی😘دادی بعدا میخوای پس بگیری😳ندادی میگی دادم😲اصلا نمیخوای بدی😐نداده بودی فکر کردی دادی😱نمیدی هِی میگی میدم شکرت😍😍😍😍در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بارها از شامپو ضد شپش استفاده کردیم ولی هیچ اثری نداشت. شاید 6 ماه با همین روال گذشت که خواهرم به کلاس اول رفت. یک روز مربی بهداشت موهای دانش آموزها رو نگاه کرده بود و در همان جمع به خواهرم نامه داده بود که به دلیل شپش یک هفته به مدرسه نرود تا به بقیه منتقل نشود.

در همین روز نمی دونم بقیه بچه ها چطور متوجه شده بودند و به گوش مادرها رسانده بودند که فلانی شپش دارد. خدا می دوند مادرها چه حرف های زشتی در گروه تلگرامی مدرسه نوشته بودند. مادرم وقتی خواند دچار حمله عصبی شد. خود خواهرم گریه می کرد و می گفت که دیگه هیچ وقت به مدرسه نمی رود. هنوز هم وقتی یادم می آِد ازشون متنفر می شوم. هیچ نیازی به بی ادبی نبود. قطعا ناراحت کردن یک بچه 6 7 ساله بد کاری هست که می تونستند انجام بدهند. گرچه من هم نگرانی شون رو درک می کنم ولی....  

الحمدلله 
2731

متاسفانه خواهرم کوچک تر از این بود که همکاری کند. به همبن خاطر هر کاری که می کردم به زیبایی ربط می دادم. حتی گاهی بقیه اعضای خانواده هم همین کارها را انجام می دادند تا بچه عصبی نشود و فکر کند همه چیز طبیعی هست.

بگذریم ! از اینجا بود که تصمیم قطعی گرفتم یکبار برای همیشه این مساله را حل کنم. تمام اینترنت را سرچ کردم و به چند نکته مهم رسیدم که تمام آن ها رو انجام دادم.

یک هفته تمام زندگی ام را تعطیل کردم و فقط و فقط می خواستم بر شپش ها پیروز بشم و شدم.

الحمدلله 

خب خب

خدایابخاطرهمه ی چیزایی ک دادی😍ندادی😢دادی پس گرفتی😭ندادی بعدامیخوای بِدی😘دادی بعدا میخوای پس بگیری😳ندادی میگی دادم😲اصلا نمیخوای بدی😐نداده بودی فکر کردی دادی😱نمیدی هِی میگی میدم شکرت😍😍😍😍در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد

مهم ترین نکته ها این بودند:

  • ناراحت و عصبیت را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم به جای غصه یک کار مفید انجام بدهم. شپش هیچ ارتباطی با تمیزی و بهداشت ندارد و حتی ممکنه تمیز ترین آدم ها مبتلا بشود چون مسری است. البته دور از جون همگی باشد.
  • حمام روزانه را در برنامه  گذاشتم.
  • هر روز صبح روبالشتی ها را شستم و با بالاترین درجه اتو زدم.
  • هرشب قبل از خواب سرش را وارونه گرفتم و موهایم را در جهت رشد با برس ضد شپش شونه کردم. اینطوری تعداد زیادی از شپش ها و رشک ها جدا می شدند.
  • موهایمان را اتو می کردم. مخصوصا ناحیه پشت گوش و نزدیک گردن رو در نزدیکی ریشه ها که رشک شپش برطرف بشود. (به خواهرم می گفتم بیا موهایمان را اتو کنیم و با لباس نو عکس بگیریم. اینطوری مشتاق می شد.)
  • وقتی که می خوابید یواشکی به سرش وازلین فراوااااان می زدم. البته بماند که از شدت چربی بعد از چند مرتبه حمام هم پاک نمی شد ولی به بچه می گفتم برای رشد موهایت هست.
  • چندین شب موها را با ماسک مایونز زدم و تا صبح صبر کردم.
  • بعد از حمام با سرکه سیب خانگی رقیق شد موهایش را آب می کشیدم. البته بوی خیلی تیزی داشت ولی با زبان نرم راضی اش کردم که برای براق شدن موها مفید است.
الحمدلله 

خب خب خب

خدایابخاطرهمه ی چیزایی ک دادی😍ندادی😢دادی پس گرفتی😭ندادی بعدامیخوای بِدی😘دادی بعدا میخوای پس بگیری😳ندادی میگی دادم😲اصلا نمیخوای بدی😐نداده بودی فکر کردی دادی😱نمیدی هِی میگی میدم شکرت😍😍😍😍در تاریخ 99/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد
2738

 این یک هفته واقعا به ما سخت گذشت. ولی موووووووفق شدم وقتی که دیدم شپش ها کاملا برطرف شده اند مزد کارهایم را دیدم. به خوشحالی اش می ارزید.

بعد از درمان کامل موهای خواهرم به مدرسه زنگ زدیم و گفتیم که به خاطر برخورد عمومی مربی بهداشت از او گله کردیم و جریان ناراحتی و گریه های خواهرم را تعریف کردیم. هماهنگ کردیم روز بعد خواهرم را به مدرسه ببریم و معلم جلوی بقیه مطرح  کند که این مشکل برای همیشه برطرف شده است.

خانوم های گلی که مشکل مشابه دارید نگران نباشید ولی با پشتکار طبق این روش عمل کنید انشاا.. شما هم موفق خواهید شد.

الحمدلله 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730