خواب دیدم مادر بزرگم که فوت شده باهاش تو یه امام زاده ای نشسته بودیم و من خوشحال از دیدنش بودم. دستشو گرفتم با یه حالت ناراحتی نگام کرد و گفت میخوام یه چیزی بهت بگم ولی سعی کن صبور باشی. گفت پسرت زنده نمیمونه ولی غصه نخور بعدش دوباره حامله میشی. منم تو خواب داشتم از گریه خودمو میکشتم. گفت باید صبور باشی خدا یکی دیگه بهت میده. گفتم اونم پسر میشه گفت نه دختره بعدش گفت منتظر باش
از وفتی بیدار شدم دارم سکته میکنم. پسرم طوریش بشه نابود میشم. به شوهرم گفتم کلی دلداریم داد ولی آروم نمیشم
خدايا به خاطر وجود خانوادم و همسرم و پسرم هزاران بار شكر💖💖💖