سلام،ما اونشب رفتیم خونه خواستگارم دعوتمون کرده بودن برای آشنایی بیشتر رفتیم ماخونشون رو کامل بلد نبودیم همون پسره خواستگارم اومد سر خیابونشون دنبالمون وقتی رسید پیش ما اصلا نه بوق زد نه پیاده شده احوال پرسی کنه دیگه باهم رفتیم خونشون موقعی که رسیدیم اومد احوال پرسی کرد و... الان بابام میگه بی احترامی کرده و این بی احترامی بزرگی بوده جواب منفی بدیم بنظر شما اگر شماها بودید ناراحت میشدید؟
when life leaves us blind...L♡VE keeps us kind... تو فقط دلت بخاد ی روزی مال هم بشیم❤❤التماسش به خدا، حاجت و نذرش با من❤❤های✋ مای نِیم ایز : ها؟؟🤔 مای نِیم ایز : وات؟؟🤔 مای نِیم ایز : عااااادلهههههه😎😒های کیدز🤚☺دو یو لایک وایلنس؟؟😀😀😐آهای خوشگل عاشق °°° آهای عمر دقایق °°° آهای وصله به موهای تو سنجاق شقایق😍🎆...I have died everyday waiting for you...Darling don't be afraid... I have loved you for a thousand years... I'll love you for a thousand more.. ای چراغ هر بهانه از تو روشن از تو روشن😍😍ای که حرفای قشنگت منو آشتی داده با من❤❤❤❤
وا شما تو ماشین اون تو ماشین بیخیال بابات خیلی سخت گیره
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی و اند رفاقت است رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میدهد.اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند،ولی متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند و این بد روزگار است.بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم،اهلی کردن یعنی ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن.و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیارم مهم است.
بابا یه فرصت بدید ب بیچاره.شاید نمیدونسته ک بی احترامیه.شوهر من وقتی ازدواج کردیم و اومد خونمون بابام یدفه یه ساعت بعد شام رف خوابید.شوهرم خیلی ناراحت شد.در صورتیکه ما همه بودیم.داداشام بودن.ولی بابام چون مریضه نمیتونه زیاد بیدار بمونه.الان عادت کرده.چون بابام قصد بدی نداشته واقعا
من مادر نميشوم تا فرزندم را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم
بعد ب روش بیارم ک ناراحت شدیم یا بذارم بعدا بابام خودش بهش بگه؟؟
اصلا هیچکدوم نگید
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی و اند رفاقت است رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میدهد.اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند،ولی متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند و این بد روزگار است.بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم،اهلی کردن یعنی ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن.و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیارم مهم است.
بابا یه فرصت بدید ب بیچاره.شاید نمیدونسته ک بی احترامیه.شوهر من وقتی ازدواج کردیم و اومد خونمون بابا ...
آهوم شاید پدرم میگه ناراحتم کرده تا رفتیم و برگشتیم بابام خودشو ناراحت گرفت و اینقدر گفتن ک واقعا فکر کردم خیلی موضوع مهمیه شاید من دارم ساده میکیرمش گفتم بیام بپرسم