دوست پسرم خیلی گیر میده نرو بیرون
امروز بابام گفت برو بانک نذاشت خلاصه با هزار بدبختی داداشمم متاهله فرستاد کارمونم درست نشده پدرم گفت تو باید میرفتی الان برو ساعت 12بود گفتم نمیرم دیره بابام گفت بخدا میدونم چیکارت میکنم هزار تومنم براتون خرج نمیکنم
منم زنگ زدم به دوست پسرم فوشش دادم
اونم گفت برا پرو شدنت میدونم چیکارت کنم گفتم مرگ یه بار شیون یه بار