جمعه ای خواب بودیم دیدم یکی زنگ ایفون رو میزنه بیدار شدم دیدم پدرشوهرمه خلاصه که سریع درو باز کردم براش اومد خداروشکر خونه هم همیشه تمیزه یعنی اونجوری نیستم گه تا کسی در میزنه سر زده بخوام بدوام خونه رو تمیز کنم🤣
شوهرمم از خواب ناز بیدار نمیشد!فکر میکرد شوخی باهاش میکنم میگم بابات اومده!
اومد بالا منم اون بین رفتم هندونه قاچ کردم و میوه شستم دیگه اومد تو و بعد سلام احوال پرسی گفت اومده بودم کفاشی بغل خونتون کفشمو تهپعمیر کنه دیگه اومدم خونتون گفتم خوش اومدین خوبکاری کردین بفرمایین....