یه داستانی براتون میگم که هربار حرف مردم برام مهم میشه یادم میاد و همون لحظه میگم، به درک که مردم چی میگن
ملانصرالدین و پسرش و خرش میرن بیرون.
ملا میشینه رو خر مردم میگن بی رحم و نگاه کنید، بچش پیاده میره خودش سوار الاغه. پسرشو سوار میکنه خودش پیاده میاد مردم میگن نگا کن بچه ارو نشونده خودش که سنش بیشتره داره پیاده میره و بچشو لوس میکنه. خودشو پسرش با هم سوار الاغه میشن که مردم میگن نگاه کن چقدر بی رحمن خره پدرش داره در میاد که اینارو راه ببره، بدبخت خره. هر دو پیاده میرن و خره جدا میاد مردم میگن اینا چقدر خرن که خر دارن و سوار نمیشن.
دوست خوب من، بخاطر خودت زندگی کن. تو یه بار زنده ای و این لحظه هایی که داره میگذره برنمیگرده.مردم در هر شرایطی که باشی حرف میزنن دربارت. گور بابای حرف مردم. از زندگیت لذت ببر و کیف کن.
