دم درمو جابجاش کردم زدم ماشین همسایه سپر جلوش شکست ترسیدم ب شوهرم نگفتم درست همون موقع پدرشوهرم اومد ماشینو برداون فهمیده بود ک سپر شکسته فک کرده همسایه هاشون زدن رفته دعوا کرده شوهرمم دلخوره میگ خودش زده میخاد بندازه گردن این واون بچه ها دارم دیوونه میشم عمرا بتونم بهش بگم از طرفی هم میترسم همسایه هام بهش بگن نمیدونم چیکارکنم