فامیلای مامان من تو همه چی دخالت میکنن
مثلا یه روز عمه مامانم خونمون بود مامان رفت تو آشپز صداش زدم گفتم مامان بی زحمت یه لیوان آب میدی بهم
عمش دراومد گف عمه پاشو خودت بخور خب😐خب آخه به تو چههه
یا مثلا خالش در میاد میگه کمک مامانت کن گناه داره بخداا من کمکش میکنم همش ولی وقتی اونا خونمون باشن کمتر کار میکنم
میگم آخه مگ شما تو خونه مایین ک من کار نمیکنم😐😐
عموم و زنش تا میبینن ک کسی لاک زده یا ناخن کاشته سریع بحث نمازو میارن وسط...
اسی گشاد نباش
ولش کن بابا. شما خیلی حساسی.
من از این حرفا زیاد شنیدم ولی انگار نشنیدم😂
ما از فامیل بدمون میاد روابطو کم کردیم
فامیلای شوهرم تا میان خونم سریع میپرن توی حموم با اینکه روز قبلش خونه خودشون حموم رفتن
من از نظر خودم خیلی خوش اخلاقم و همیشه باهمه میگم میخندم البته کسایی ک راحت باشم
بعد میگن زیبا بد اخلاقه خودجوش نیست😐اقدد زورم میگیره
خلاصشو بخوام بگم اکثرشون 💩خورن
فوضولند
دو سه تاشونم حسودن
زنداییم رو مخه، سوال از همه جا میپرسه.... مثلا یبار پرسید برادرشوهر خواهرشوهرت اینا، بیمه هستن؟؟؟ 🙄😲😡🤪من خود خواهرشوهرمم نمیدونم بیمه س یا ن، دیگ واقعا برادرشوهرشو از کجا بدونم؟؟؟
دست رو دلم نذار که خونه
به یک قیچی یا کاتر برای بریدن برخی از روابط خانوادگی شدیدا نیازمندیم
