بچه دیشب هم خیلی دلم گرفته بودو گریه کردم شوهرم اومد گفت چته منم گفتم دلم گرفته
اونم همینجوری رفت پایین ماشینا شست خیلی ناراحت شدم ک نیومد پیشم و ارومم کنه
وقتی کارش تموم شد اومد پیشم گفت چته اینا منم گفتم اونموقع ک داشتم گریه میکردم ک نیومدی حالا اومدی .هر چی گفت باز لج کردم رفت میوه اورد بالا سرم داشت میخورد صداش میوه خوردش رو مخ بود منم با صدای بلندگفتم برو انور بخور من حالم خوب نیس تو میوه میخوره بعدم گفت برو پیش یه دکتر
بعدش پرسیدم یعنی چی برو پیش دکتر گفت پیش یه مشاوره اخه خیلی دعوا میکنی بامن