عزیزدلم به نظرمن اشتباه کردی که تلاش کردی راجبع گذشته همسرت بدونی با دونستن این چیزا فقط خودت اذیت میشی.مطمئن باش هیچ مردی وقتی کسی و دوست نداشته باشه حتی اگه سرش ببرن با اون طرف زندگی نمیکنه پس اینو بدون که قطعا همسرت تورو دوست دارم.شک نداشته باش که همسرت اون خانم و فراموش کرده وگرنه هیچ وقت ازدواج نمیکرد.
اگه واقعا شوهرت میخواستش هیچوقت ازدواج نمیکرد وبازم منتظر میموند تا یه روزی بابای دختره راضی بشه نه اینکه قبل دختره ازدواج کنه الانم به این چیزا فکر نکن بیشتر به شوهرت محبت کن که اگه بفکر اون باشه فراموشش کنه
الان نگرانیت چیه
؟
همین ک از هم فرار میکنن ینی نمیخان همو ببیینن و این خیلی علامت خوبیه.
نگران نباش.
مطمعن باش اگ باهم در ارتباط باشن متوجه میشی حتی اگ خیلی همسرت زیرک باشه از یک زن زیرکتر نیست.
بجا این فکرا همسرتو عاشق خودت کن و بهش عشق بورز.قلبشو پر کن از عشق خودت ...ب هیییچ عنوان بروشم نیار از گذشتش اطلاع داری
عزیزم هر چی بوده گذشته و تموم شده، یکی از هم دانشگاهیام از من خوشش میومد و خیلی پیگیر بود و همش در حال خدمت رسانی بود در حالیکه هم اتاقی من هم عاشق این آقا بود من بهش جواب رد دادم هم اتاقیم خودش به پسره پیشنهاد داد و باهاش ازدواج کرد الان هم خیلی خوشبختن و همدیگرو دوست دارن. پس تو هم زیاد بهش فکر نکن و به روی خودت نیار اعتماد به نفست رو ببر بالا و هیچوقت خودت رو کوچیکتر از عشق قبلی همسرت ندون
عزیز که حرفات آرامش بخشه منم شوهرم قبلا دخترفامیلشوو میخواسته بعد دختر همسایتون رفته خواستگاری ولی بیشتر باهاش آشنا نبوده. چهارسال به پای دختر ه شسته تا وقتی که ازدواج کرده. منم داغونم همش فکر میکنم بهش فکر میکنه اینقدر که 4، 5بار خواستگاری بره و بپاش بشینه. وقتی بد رفتاری میکنه مرتب میگم اگه عشق اولت بود اینجوری میکردی. هرجا نشستهبود گفته بود اگه دختر فامیلشون نشه دیگه ازدواج نمیکنه واینو بگوش من رسوندند. ناراحت شدم خیلی ناراحت. نمیدونم باید چکار کنم
سلام
من بعنوان دختری که خودم تجربه سال ها عشق و عاشقی رو تجربه کردم فقط میتونم بگم گذشته دیگه گذشته ولی گاهی دوس داری بری از صندوقچه کهنه انباری دفتر خاطرات گذشته رو ورق بزنی و باهاش یه عمر زندگی کنی ولی وقتی بستیش همونجا تموم میشه. عزیزم خودتو اذیت نکن بنظر من هرچقدر به همسرتون محبت کنید اونم عاشق شما خواهد شد. محبتی از جنس صداقت و خالصانه.
به هیچ عنوان نذار شوهرت بفهمه که متوجه ماجرا شدی
هر کاری ازت بر میاد برای اینکه تو دلش باشی انجام بده تو فرصت بیشتری داری چون تمام وقت پیششی سعی کن باهاش حرف بزنی تا به حرف بیاد تو خونه،شوخی کنی تا شوخی کنه،یه دقیقه بچه ۴ ساله شو یه ساعتم پیرزن ۷۰ ساله.منظورم از بابت شیطنت و از طرفی فهم و کمالات.به خودت برس،سطح خودتو بالا ببر مردا زنای قدرتمندو دوس دارن
کلا اشتباه کردی گذشته شو کندو کاو کردی خودت اذیت میشی
از طرفی هم برات خوب شد چون میدونی باید چکار کنی که اگه چیزی تو دلش مونده از اون دختر دیگه کامل بره
خاک تو سر اون کسی که بهت گفت
سلام ببین دوست من وقتی همسرت با شما ازدواج کرده و شما تو زندگیش هستی مطمئن باش دیگه به اون دختر فکرم نمی کنه. اگر همسرت شادی و رصایت تو توی زندگی با خودش براش مهمه و اینو توی رفتارش میبینی پس یعنی شمارو و زندگیشو دوست داره وقتی برای رفاه و ارامش شما تلاش می کنه پس یعنی شمارو میخواد و با شما خوشه. اون فکرای مسموم رو هم از خودت دور کن.
شوهر من که تازه منو میبره که همه ببینم چکار کنم. میگه بگذار ببینه شوهر نکرد بهم بهتر از اونو گرفتم ولی ته دلم باز میسوزه. تا دعوا میشه میگم عشق اولت بود همینجور میکردی. آخه اول دختره شوهر کرده و شوهرم 4سال بپاش نشسته چندبار خواستگاری کردن البته اونا راه ندادن فقط تلفنی بوده
من خودم همسرم یکبار ازدواج کرده و جدا شده و منم اوایل ازدواج دقیقا مثل شما فکرای اینجوری خیلی میومد تو سرم ولی کم کم با یکم مطالعه و مشورت گرفتن از چند نفر و البته بررسی اوضاع فعلی زندگیم به این نتیجه رسیدم که همسرم به گذشته حتی فکرم نمی کنه و خدارو شکر دیگه اون افکار رو از خودم دور کردم . فکر کردن به چنان چیزهایی ارامش زندگیتو ازت میگیره بهتره فراموش کنی. فقط برای اینکه گذشته یاد خودت یا همسرت نیفته با اون خانم معاشرت نکن و همسرت رو دور نگه دار همین
