بچه ها الان که دارم مینویسم همینجوری داره از چشمام میاددد
اول بگم که من عقدم
۱۲شب پیش من و شوهرم واسه شام بیرون بودیم و اون شام هم یه شیرینی بود یجورایی بهترین شب زندگیمون که کلی منتظرش بودیم
وقتی برگشتیم قرار شد خونه ما بخوابیم
یهو شوهرم یاد صبحش افتاد که رفته بود بیرون
یهو گفت وای سارا امروز دو تا دختر خز دیدم
تو که میگی پیرسینگ قشنگه اینا ایقد دهاتی بودن و پیرسینگ داشتن...
پابند بسته بودن...
منم همون جوری که ساختم در اومده بود گفتم چقدر هم دقت کردی
گفت ارررره تازه ایقد سفید بودن که میخواستم شماره بدم!!!!
منم جوابشو مثل خودش دادم با خونسردی ولی دیگه محلش نذاشتم
فرداش اومد خونمون من محلش نذاشتم
پس فرداش اومد بازم نتونستم
حالا این که اومده فقططططط اومد تو خونه و اصلا منو نکشوند کنار بگه چته چرا ناراحتی غلط کردم اصلااااااا
تا روز بعدش که نیومد دیگه زنگ هم نزد
تا ۴.۵روز بعدش من پیام دادم که ماشینو برام بیار
اونم گفت روت میشه؟؟!کار دارم نمیارم!!!
و این در صورتیه که من قبلاً تو دوران قهر بهش گفتم پول بهم بده و نداده
و کلی جلوی خونوادم کم آوردم
و تاااااا الان
الان ۱۲شب میگذره از اون جریان خبری ازش نیست که نیست
تازه رفته لپ تاپ خریده واسه خودش
لپ تاپی که همیشه دوس داشتم باهم بریم برای خریدش
حالا من از کجا فهمیدم که لپ تاپ خریده؟
رفته پیش بابام و گله کرده که سارا محل من نمیده،من این چند روز حالم بد بوده کرونا گرفتم یه خبری ازم نگرفته
و همونجا به بابام گفته که لپ تاپ خریدم
حالا الکی گفته کرون ا گرفتم که من دلم بسوزه بهش ز بزنم یا لااقل مامانم ز بزنه ولی نه من ز زدم نه اجازه دادم مامانم بزنه
چون میدونم دروغ میگه و گذشته از دروغش چرا باید همش اون ناز بیاره و ما ناز بخر باشیم
همیییییشه و همییییشه دعواهامون قهرامون مامان بیچاره من توش بوده و آشتی مون داده
الان چرا نباید مادر اون بیاد پا پیش بذاره
چرا نباید به پسرش بگه دو هفته شد پاشو دست زنت رو بگیر بیار
چرا نباید ز بزنه عروسش بگه مگه چی شده؟؟؟؟؟
بنظرتون من الان حق ندارم ناراحت باشم؟؟؟؟
تو رو خدا عادلانه بگین حق با کیه و من چه غلطی بکنم
خواهش میکنم بچه ها جواب بدین غیر از شماها کسی نیست بهش بگم راهنماییم کنه
تورو خدا 😭😭😭