چندبار بعد بچه دار شدنم چون بلد نبودم و سخت بود بهش غر میزدم برگشت گفت میخواستی زود بچه دار نشی مجبورت که نکرده بودن دیگه تصمیم گرفتم چیزی نگم بهش راجب سختی و اینا
1-2بار مشکل داشتم یا از خواهرشوهرم پرسیدم یا مادرشوهرم بهونه اوردم مامانم سفره و دسترسی ندارم بهش.
از وقتی هم کرونا اومده و تو خونس گیر داده که بقیه دلشون خوش بود هی میگفتن بچه دارشو دوباره بیارم که چی بشه؟مثل تو بذاره بره هفته ای 1بار پاشه بیاد خونم؟
دیالوگ هرروزشه دقییقا همینو میگه
بهشم میگم خب تو پاشو بیا خونه من هی امروز فردا میکنه نمیاد
ماهم که میریم خونشون قشنگ انگار من عروسشم شوهرم پسرش انقدرررررررر باهاش خوبن من لجم میگیره
واقعا بعضی وقتا نمیدونم چجوری باهاش برخورد کنم از بس الکی ایراد میگیره