یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم..یادمه اردیبهشت ماه بود که از زمینو زمان بریده بودم فقط منتظر یه معجزه ازسمت خدا بودم یه چیزی که بهم ثابت کنه فکرام اشتباست ولی نشد..همون روز تصمیم گرفتم از این زندگی خودمو خلاص کنم الان ۲۸/۹/۱۴۰۱ هستش و ۷ماه میگذره از اون روزا تلاشمو کردم و بزودی از دست شوهرم خلاص میشم..امیدوارم این امضا حذف بشه وبجاش این بیاد(صبرتنها کافی نبود..ریشه میخواست دوام آوردن در آن روزهای کذایی♡)