خیلی دلم شکسته اصلا واصلا عادت به درد ودل کردن حتی واسه شوهرم ندارم..اماامشب خیلی ناراحتم...ما۴تاخواهریم بدون برادر ک جونمون براهم درمیرفت اما بخاطریه موضوعی مادرم و۳تاخواهرام باهام قطع رابطه کردن.شوهرم خیلی به خانوادم خدمت کرد ک تمام فامیل همیشه میگن امابخاطریه موضوعی مادرم تمام خوبی وخدمتای شوهرم ازیادش رفت ورفت شکایت شوهرم کرد بااینکه خدامیدونه تواون موضوع مادرم هیج حقی نداره.چون پشت شوهرم دراومدم مادرم خیلی بهم بدوبیراه گفت وهمش به شوهرم تهمت میزنن شوهرم یه آدم مذهبی وچشم پاک ک بخدا به خواهرخودشم دست نمیده طوری ک همه میگفتن تواینقدرخشکی چطورمیخوای زن بگیری...حالامادرم بهش تهمت میزنه فاسد وچشم چرونه خواهرام ومادرم میگن حروم خوره به توهم حرومی داده خوردی ک جواب مادرت میدی همه بحزپدرم ک پشت منوشوهرم روگرفت باهام قطع کردن وچون بابامم پشت من دراومدمادرم رفته خونه پدریش وخواهرامم بابابام قطع کردن وبابامو تنهاگذاشتن ومیگن انگارمامانم میخوادطلاق بگیره..شوهرم بااین حال میگه من ازحقم میگذرم مادرت برگرده اماهمشون دشمن خونی ماشدن...۸ماه باردارم اول شهریورزایمانمه هیچکس باهام نیست تنهام شوهرم بخوادبیادواسه کارابیمارستان پسرم خونه تنهاس مگراینکهربابام بیادنگه داریش کنه خیلی غصه میخورم خودم تنهارفتم سیسمونی خریدم خونم ازشهزستان اومدشهرخودمون اثاث کشی تنهابودم دکترم استراحت مطلق داده بوداماهمه طردم کردن خیلی دلم برا تنهایی بچم میسوزه ازصبح تاشب تنهاس وخواهرم ۵دقیقه باهام فاصله داره فقط امابهم گفت گمشودیگه بمن زنگ نزن
چرا شكايت كرده
وا به خاطر چی بوده که اینقدر جدی ؟؟؟؟
وااا همینطوری الکی الکی که نمیشه اینجوری رفتار کنن
میدونم سخته ولی توهم مثل خودشون باش تا بفهمن کارشون زشت بوده
خب این قضیه چی هست که مادرت ب خاطر طرفداری کردن قهر کرده میخواد طلاقم بگیره😰
چرا
خب حرفشون چیه الکی که مامانت با دخترش قطع رابطه و شوهرشو بعد این همه سال ول نمیکنه
اگه واقعا حق با شما باشه پس خوب شد که شناختیشون
به زندگیت برس سعی کن مستقل باشی
فقط به مادرت احترام بزار هرجورشده اما من اگه جای تو بودم آشتی هم میکردیم دیگه باهاشون مثل قبل نمیشدم
من باشم میگم برید گم شید همتون همون بهتر که بچم شما رو نبینه
..تمام
عزیزم من اصلا نمیدونم جریانتون چی بوده و مادرو خواهرات چجور ادماین یا شوهرت چجور ادمیه و کسیم اصلا قضاوت نمیکنم ولی انشاالله خدا کمکت کنه و مشکلت حل شه...ولی مگه مامانتو خواهرات دیونن که یهو صدو هشتاد درجه عوض شن و تورو ترد کنن شاید یچیزی هست که حتی حاضر شدن دست از تو بکشن...و تجربه شخصی من میگم تجربه شخصی من از ادمای اطراف من من اصلا قصد قضاوت شوهرتو ندارم کسایی که اینقد تو ادا بودن که به خواهر خودشونم دست نمیدن یا خیلی ادای ادمای موئمنچشم پاکدر اوردن اخرش بد توزرد ازاب دراومدن من منظورم ادمای موئمن و مذهبی واقعی نیست کسایی که خیلی بیش از حد اداشو درمیارن...بازم میگم این تجربه شخصی من بود اگه دوست داری کامل تر توضیح بده
باید چیز مهمی باشه
شوهرم ازنظرمالی خیلی به خانوادم خیر رسونده اونوقت یه وامی ک درصدپایین بودبه اسم مادرم گرفت ک مبلغش ۴۰میلیون هم بیشترنبود وقراربودچون تمام کارای وام ازضامن وافتتاح حساب وآشنابازی واین چیزاشو شوهرم انجام دادومادرم هیچ وهیچ دخالتی توی گرفتن وام نداشت مگراینکه کپی مدارک داده بود.ازاولشم قراربودنصف نصف برای دوتاشون باشه بعدشوهرم یه کاراقتصادی خواست بکنه ازروی زمین کشاورزی هامون میخواست وام بگیره اماخودش نمیتونه بگیره به اسم منو پدرم گرفت ومادرمم راضی شدشوهرمم گفت تا۸سالی ک وام به اسمتونه من سالی۳۰میلیون بهتون هدیه میدم اماداییم چون کلاازآدمای مذهبی بدش میادومادرمم جونش درمیادبراخانواده خودش گفت برادرم اجازه نمیده بیام براوام وکنسلش کرد.شوهرمم۸۰میلیون سرمادرم ضرر کرد چون تمام کارا دهیاری و...رو انجام داده بودبرا وام...مادرم باخیالی گفت مشکل خودتونه...شوهرمم گفت منم۴۰میلیون وامی ک ۲۰تاش بهت قول داده بودم روبهت نمیدم..امابعدش گفت فعلاهرچی داشتم برای واما خرج کردم ندارم بعدمیدم امامادرم بابرادرش رفت دادگاه شکایت کرددامادم جعل امضاکرده ب نامم وام گرفته وبهم نمیدش...چون بابامم پشت شوهرم بودمیگه ازش حدامیشم.حالابدیش اینه ک مادرم کلاچندسالیه ک قصدجدایی داشت حالاچسبوندش ب شوهرم ک من زندگیمودوس داشتم دامادم باعث شده ازخونه برم و آوارم کرده وآبروشوهمه جابرده...چندساله یه خونه براخودش خریده مامانم ازاونموقع یاغی شده حالا میخوادبگه شوهرمن باعث جدایی شده...
شوهرت زیر حرفش زده
نه گلم شوهرم خشک ومذهبی نیست وتوحرف زدن باهاشون خوبه باهم تماس دارن امامیگم شوهرمن ک حتی بامحارم خودشم زیادگرم نمیگیره بعدمادرم ک کلی ادعای دینداری میکنه وهمش پای سجاده وروضه واین چیزاس چطوربه شوهرم انگ فساد وچشم چرونی میزنه بخداشوهرم اینقدپاکه ک خدامیدونه
شما میگی وامی که به اسم مامانت بوده چهل تومنه رو مامانت زیرش زده چون داداشش اجازه نداده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
