ما توعقدیم شوهرم به خاطر کارش مجبوره بره رامسر سه شنبه وتقرییا 3روز کارش طول میکشه. بهم گفت توهم بیا که تنها نرم. از یه طرف اصلاااا دلم نمیخادتنها بره و بیاد ینی تا بره و برگرده میمیرم و زنده میشم از یه طرف کرونا و خطرش
امروز دوستم دیدم تواینستا لایوگذاشته توشمال رفتن برای ماه عسل خیلی حرصم گرفت
در اولین نگاه عاشقت شدم😍 آخه من مامانت هستم🤱🏻 🌸دختر نازم رو خدا بهم داد ، ممنون ازش که اون همه خواستن منو بی جواب نذاشت🧸🧸 پسرم خودت خواستی بیای ، اما منو بابا و آجی با قدم گذاشتنت تو دلم خیلی سوپرایز شدیم الان منتظر امدنتیم خیلی زیاااااد (من داداش ندارم یه حس خاصی دارم🤭 خونه ای که توش پسر باشه یعنی چجوریاست؟ 😍)🧸🧸
همسرم میگه بیا که هم من تنها نباشم هم یه تفریحی کرده باشیم. منم دلم تفریح و مسافرت میخاد ولی از کرونا خیلی میترسم من خیلی وسواسیم خیلی مراقبت کردم تاالان