چون تا موقعی که به دردشون میخوردمو کلفتشون بودم به به چه چه میکردن
الان که دیگه وقت ندارم انگار نه انگار وجود دارم
خدای بزرگ من در رنج و سختی هستم، درحالیکه تو مهربانترینِ مهربانانی... �🍀🍀🌺🌼🌸🌸🍀🌸🌸🌼⭐دوستای من،خواهرای خوبم ، اگه من پست تو هر تاپیکی گذاشتم صرفا جهت شوخی و لبخند زدن شماهاست،لطفا اگه خوشت نیومد ریپلای نکن و بگذر😉⭐ امضاء:مریم ریزه میزه سابق
من که عاشقشونم.... یکی از یکی ماه تر و مهربونتر... مادرشوهر و خواهرشوهرمم که فرشته.... برادر شوهرم رفیقمه... پدرشوهرمم که پایه شطرنج و تخته نرد و پیاده روی و خریدمه...
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر....هیچکس، هیچکس اینجا به تو مانند نشد.... هر کسی در دل من جای خودش را دارد....جانشین تو در این سینه خداوند نشد♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
من چون مادرشوهرم فکر میکنه زرنگه تامیام با فامیلاش حرف بزنم میشینه وسطمون به زور جا نباشه به زور خودش و جا میکنه... فقط از عروس جاریش و دختر خواهرشوهرش تعریف میکنه...
میان چند ماه اینجا می مونن کلی خونمو بهم می زنن من میرم یه کیف آریشم تو تاخچه باشه کل روستا آبرومم می برم متنفرممم
شاید خنده دار باشه ولی یه وصیت دارم و عین حقیقءاینکه هنگام دفن بر جگرم یا قلبم یک برگه ی جواب آزمایش بارداری مثبت بگذارید چون خیلی وقتها دلم سوخته شاید دلم آرام گیرد