من تو تاپیک قبلیم یه موضوعی داشتم با این مضنون
یه بار با داداشم بدجوور زدیم ب تیپو تاپ هم
مامانمم طرف داداشمو گرفت و هرچی از دهنش دراومد به من گفت😐
منم خیلی کینه داشتم ازشون
گذاشتم مامانم بره بخوابه رفتم دو تا قرص خواب با دوز بالا له کردم 🙄و مالوندم به نصف یه موز
و رفتم نشستم که مثلاااا دارم تلوزیون میبینم و نصف سالم موزم بردم خوردم
و اون نصفشو که دوتا قرص خواب داشت روشو گذاشتم رو کابینت
داداشم از اونجا رد شد با یه گاز همشو لنبود و گفت هیییییی موزتو خوردماااااا
منم با یه لبخند یه وری گفتم نووووووش جان و بقیه برنامه رو دیدم ....
تا دوروز گیجو منگ بودو همش عینن خرس می خوابید
منم بسی دلم خنک شد چون کاملللل از برنامه هاش عقب افتاد
و بعدشم گفتم که متوجه تلخی موز شد
ولی همشو باهم خورده بود
دیگه اونقدرم نمالوندم بش که تلخ بشه مث پودر یه جاهاییش و ریختم فقط...
اخرم گفت موزه تلخ بود
منم گفتم چون تلخ بود من نخوردمش