خیلی از دست شوهرم عصبیم
با هزار دلیل منطق براش حرف میزنم که مامانت با من مشکل داره وگرنه این کارارو نمیکرد منو ناراحت نمیکرد اینجوری تیکه نمینداخت اما باز فایده نداره باز میگه مامان من از رو سادگیش اینجوریه چیزی تو دلش نیس تو عوضش خوبی کن بهشون
حتی تو گوشی شوهرم دیدم مادرشوهرم پشت من چه حرفایی که نمیزنه ولی نمی تونم به روش بیارم چون میفهمه گوشیشو چک میکنم بعد رمز عوض میکنه
خسته شدم خیلی مادرشوهرم حسوده
خیلی حیله داره تمام حرفاش قیافش همچی رو اعصابه همش انرژی منفی میده اصلا دلم میخاد بمیرم ولی نرم ببینمش
نمیدونم چرا شوهرم نفهمه
در حدی مادرشوهرم با من لجه که به شوهرم گفت تو پیام میترسم بچه دار بشی زنت نزاره بچه هارو ببینم
یکی نیس بهش بگه اگه اخلاقتو خوب کنی اذیت نکنی با حرفات ادم چرا باید ازت دوری کنه اخه