خدا مادر گلتونو براتون نگه داره
منم یه مادربزرگ داشتم استخاره هاشون عالی بود
دوساله تنهام گذاشتن و رفتن پیش خدا
واسه همین موندم درمونده
نمیدونم چه نیتی کنم
نمیدونم چیکار کنم
نمیدونم اصلا چی میخوام و چی نمیخوام
فقط میدونم یه سری آدم از خدا بیخبر زندگیمو نابود کردن و من هیچوقت حلالشون نمیکنم و ازشون نمیگذرم
من اصلا دوست ندارم طلاق بگیرم
خانواده همسرم خیلی اذیتم میکنن و همسرم فوق العاده تحت تاثیر خانواده اش و مخصوصا پدرشه
تو این ۶۲ روز نه روز داشتم نه شب
تو لحظه لحظه هایی که دلم شکست از ته دل واگذارشون کردم به خدا
نمازهامو میخونم اکثرا سر وقته
شدیدا اهل امامها و خدا و نذر و حلال حرومم
برعکس اونا که حتی خدا رو هم نمیشناسن
البته همسرم درسته نماز نمیخونه اما به خدا و حلال حرومی معتقده اما خانواده اش اصلا
میخوام بدونم زندگیم درست میشه
همسرم سرعقل میاد برمیگرده