بی توجهی مادر شوهرم توی بارداریم

بیخیال بابا مادرشوهر من ک زنگم نزد

خدا رو شکر کن ک خودت میتونی کاراتو بکنی البته سر کارم میری خیلی سختته ولی چاره چیه اهمیت نده 

عزت نفس تون چی میشه عزیزدلم 🤔

فقط کافیه یه چیزی بگه که نخواد واست

کاری انجام بده، اونوقت خودتو نمیبخشی

درکت میکنم من مادر شوهرم (خالمه ) چه زجر ها که نکشیدم توی بارداری اینقدر حالم بد میشد روزی ده بار تهوع داشتم اینقدر بالا میوردم که گلو و بینیم زخم میشد ده کیلو وزن کم میکردم تمام اصلا اسم مرغ حالم رو بد میکرد اینقدر حالم بد میشد که چشمام کاملا هیج جا رو نمی دید چشام باز بود ولی سیاهی مطلق این مادر شوهر یبار نگفت عروس هوس چیزی هم کردی یا مثلا بهش می گفتم دلم هوس اینو کرده خودش رو میزد اون راه من شش ماهگی به بعد میتونستم غذا بخورم یبار حالم بد شد شوهرم بردم بیمارستان از اون ور رفتیم خونه مادر شوهرم ،شوهرم گفت مامان غذا نداری خانمم امروز هیچی نخورده تازه هم از بیمارستان آوردمش گفت بخدا قسم هیچی غذا نمونده بعد قرار بود برن تشیع جنازه بعد که همگی رفتن در یخچال رو باز کردم یه قابلمه برنج با یه قابلمه قیمه گذاشته اینقدر گریه کردم شوهرم اومد گفتم بریم 

عزیزم اکثر عروس ها این تجربه رودارن و منم یکی از همونهام

اما چه میشه کرد؟به جای غصه خوردن و استرس و تنش زایی برای خودت و بچه در شکمت،موسیقی های ملایم گوش بده و به چیزهای مثبت فکر کن

ای خواهر یاد دوران بارداری خودم افتادم. اه لعنت به اون روزا

یا مثلا من دکتر برام دوهفته استراحت مطلق نوشته بود شوهرم توی اون دوهفته کارهای خونه رو انجام میداد و غذا درست میکرد یه روز اومدن تا شوهرم داره ظرف میشوره اینقدر ناراحت شد گفت والا تا موقعی که مجرد بود بشقاب غذاش هم برنمیداشت حالا داره طرف میشوره 

حالا شوهرت طرف مامانش هست یا نه 

شوهر منکه فقط جلوی من زیاد محل نمیده

خوبه خالت بوده😐

واقعا یعنی درست نمیکنه اگه بگه 

والا شوهر من بعدش خواهر کوچیکش حامله شد دید مادرش بال بال می زد

برگشت گفت خب اون دخترشه🙄🙄

من الان خوندم

اسی میدونسته توو یخچالش انجیر داره

بعد اشتباه میکنه چندبار تکرار میکنه

که هوس کردم، آخر سر مادر همسرش

میره دو تا میذاره توو بشقاب میذاره جلوش

دوست مون هم دلش میشکنه 

کاش نمی‌گفت. اگر توو یخچال اون هست

پس توو بازار هم هست

به خدا روح و روان ما ارزشش بالاتر از

اینه که واسه اینجور چیزا خودمون رو 

کوچیک کنیم

پرتوقع. به چیزت ک توجه نمیکنه 

عزیزم اون دخترشه شما عروسی خودت زنگ بزن بگو مادر هوس فسنجون کردم بپز دارم میام خونه شما تو برو تا اونم دفعه بعد یاد بگیره