به شوهرت بگو میخواستی شب پاشی بچه رو نگه داری من بخوابم تا الان برم کمکشون کنم نه اینکه شب خوابیدی من تا صبح بالاسر بچه بیدار بودم حالا میگی پاشو برو کمک از این به بعد هر موقع خواستی صبحش برم کمک پاشو شب بچه رو نگه دار من بخوابم صبح پاشم برم کمکشان
بعدم ول کن جاریتو بذار چاپلوسی کنه یا هرچی برای چی برات مهمه بچسب به شوهرت و زندگی بذار مادر شوهرت بگه اون عروس خوبمه مگه مادرشوهرت میخواد مدال افتخار بده منم جاریم همینجوریه چاپلوسی و خودشیرینه ولی من اصلا برام مهم نیست اول عروسیم میگفت من دوساله نیومدم کمک کنم کاراش بکنم بقیه هم میگفتن آره نمیاد ولی همون سالی که من عقد کردم به بعد میرفت کارشون رو میکرد ولی من اصلا به روی خودم نیاوردم و اصلا نرفتم کاراش رو بکنم برا من مهم نیست مادر شوهرم بگه اون عروس خوبمه فدای سرم هرچی داره بده به همون فقط کاری به کار من و شوهرم و زندگیم نداشته باشه