من شوهرم از اول عقد چندبار بهم دروغ گفت بهش بی اعتماد شدم برا همین وقتی تنها میره بیرون اعصابم داغونه و بقول خودش زنگ میزنم ببینم کجاس و زود برگرده
امروز صبح بهش گفتم کجا گفت بیرون گفتم کجا خب
گفت روغن موتور بگیرم و برم دنبال مودم اینترنت
گفتم فیلم نباش واسه من منکه اخرش میفهمم کجا بودی
من حاملم و یادم اومد میخاستم برم بهداشت بهش زنگ زدم کجایی گفت پیش دوستم
گفتم دیدی واسه روغن و اینترنت نرفتی بیرون
زودتر بیا ببرمنو بهداشت
گفت باشه بعداز نیم ساعت دوباره زنگ زدم گفت هنوز خونه دوستمم
گفتم پیش دوستت باشی واجبتره یا بهداشت رفتن من
بعدم قط کردم تلفنو
بعداز۴۵دقیقه اومد خونه ک بیا بریم دیگ دیر شده بپد منم جوابشو ندادم و دعوامون شد ک نمیذاری ادم نفس بکشه هی زرت زرت زنگ میزنی دلت نمیخاد من بیرون برم
گفتم دروغ نگو تا زنگ نزنم
حالا اقا طلبکارم هس قهر کرده
ده هفتمه علایمم قط شده نگران بچمم نمیدونم حرص خوردم چیزیش شده یا طبیعیه😢😔😔
موندم چجوری رفتار کنم باهاش کمک لطفا