2733
2734
عنوان

مادر خواستگارم

694 بازدید | 30 پست

خواهرانه نظرتون رو بگین.خیلی دلم گرفته

همکلاسی دانشگاهم خواستگارم هست و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم و به خانواده هامون گفتیم.چون سربازیش رو تموم نکرده بود و هنوز شرایط ازدواج رو نداشت من بهش فرصت دادم و گفتم منتظر میمونم تا شرایط ازدواج رو آماده کنی و بعد بیای خواستگاریم و فقط خانواده ها در جریان بودن و خودمون هم با هم در ارتباط بودیم.اونم دنبال سربازی و خرید خونه و ... بود توی این مدت و منم ارشد میخونم.بعد اینهمه مدتی که صبر کردم دیگه تا چند وقت دیگه باید بیان خواستگاری طبق حرف هایی که زدیم و شرایط رو هم فراهم کرده باشن.منم مامانم از بچگی برای خودمون خواهرم ظروف و وسایل های قشنگی که میدید میخرید و جمع میکرد و تا حالا اون وسایل خونه ی پدربزرگم بودن و چون پدربزرگم فوت کردن و خونه اش رو میخوان بفروشن ما مجبور شدیم بیاریم خونه ی خودمون.و این چند روز درگیر اونا بودیم که مرتبشون کنیم توی خونمون.و خواستگارم هر بار زنگ میزد و می پرسید چیکار میکنی منم خب میگفتم دارم وسایل هام رو مرتب میکنم و می چینم.


دیروز که بهم زنگ زده بود برگشت گفت به مامانم که گفته بودم توام این روزها داری وسایل جهیزیه که برات خریدن رو مرتب میکنی، مادرم گفت زمان قدیم که دخترها میخواستن نامزدشون رو تحت فشار بذارن که خونه بگیره زودتر، میرفتن وسیله میخریدن و میگفتن جا نداریم و بدو خونه بگیر که وسایل رو بریزیم اونجا!!!

منم پای تلفن هیچی نگفتم!ولی قلبم انگار یه لحظه وایساده و خشکم زد که بعد این دو سال که منتظر پسرشون موندم و خواستگارام رو رد کردم به جای اینکه از خیلی زودتر میومدن تکلیف دختر مردم رو روشن کنن و حالا این حرف رو هم میزنن!بهش پیام دادم و گفتم واقعا متاسفم و همین حرف ها رو بهش زدم ... اونم برگشت گفت بابا منظور مامان من این نبوده!گفتم پس چه دلیلی داشته اینو بگن؟گفتم اینا رو مامانم از قبل اینکه شما بیاین توی زندگیم برام خریده.گفتم فراهم کردن خونه حداقل ترین کاری هست که پسر میکنه و حالا منت اش رو میذاری سر من؟؟؟اینهمه مدت صبر کردم برات و حالا به من میگین خواستم تحت فشار بذارمتون؟واقعا دلم شکسته بود و گفتم به خدا میسپارم

شما الان جای من بودین چیکار میکردین؟واقعا باید چیکار کنم با این حجم پررویی؟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2738

حق با شماست منم بودم ناراحت میشدم. کاش پسرا میتونستن یه حرفایی رو پیش خودشون نگه دارن . واقعا ربطی به مادرش نداشته که رفته گفته.

حرف مادرشم نباید به شما میگفت

نامزدتون نباید بهتون میگفتن این خرفو،اولا از الان بهش بکو خبرچینی و دو به هم زنی نکنه،دوما زیرسبیلی ...

قبلا هم چند بار از این حرف ها آورده بود پیشم 

منم خیلی ناراحت میشدم هر بار 

یه بار برگشتم بهش گفتم دیگه نه حرفی از طرف من ببر و نه حرفی از طرف خانواده ات برای من بیار

حالا اونا بین خودشون یه حرفی زدن. نامزدت نباید بهت میگفت و حساست میکرد. از این حرفا پیش میاد. ارزش نداره الان همچیو بخوای بخاطرش خراب کنی. همینایی به نامزدت گفتی کافیه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز